PORN LINK | KookMin

Part 18

جیونگ خیلی سریع برگشت و با چشمایی درشت شده و پر از تعجب به جونگکوک نگاه کرد. به نظر میومد اصلا توقع دیدن جونگکوک رو نداشت.

کوک دستاشو توی جیب پالتوش فرو کرد و با جدیت به جیونگی که حرفی نمیزد، خیره شد. سرشو کمی بالاتر برد تا چهره اش حتی جدی تر از قبل به نظر برسه:

- حرفی برای گفتن نداری؟ پرسیدم اینجا چیکار میکنی؟!

جیونگ ماشینِ بینشون رو دور زد و رو به روی جونگکوک قرار گرفت. تا حالا اون پسرو انقدر سرد و جدی ندیده بود. قدمی به جلو برداشت و دهنشو باز کرد تا حرفی بزنه که جونگکوک خیلی سریع دستشو بالا برد و بهش اجازه نداد.

- نمیخواد. بذار من بگم... اومدی تا بازم جیمینو بدزدی و اینبار واقعا بکشیش؟

خشم از تمام کلمات جونگکوک پیدا بود. جیونگ هم دست کمی ازش نداشت:

= میبینم که اون هرزه کوچولو همه چیو بهت گفته!

جونگکوک هنوزم باورش نمیشد این همون پسریه که چند سال باهاش رابطه داشت و کوک تقریبا به این نتیجه رسیده بود که عاشقش شده!

اما حالا کاملا میتونست حس کنه که پوزخند کثیفِ روی لبای جیونگ، ته مونده ی احساساتش رو از بین میبرد.

جونگکوک با کلافگی دستی به صورتش کشید و سعی کرد جلوی خودشو برای حمله کردن به جیونگ بگیره. اگه روی خشمش کنترل نداشت، الان بخاطر حرفی که جیونگ راجبه جیمینش زده بود، مرتکب قتل میشد.

برای بار سوم پرسید:

- چرا اومدی؟! فکر میکنم حتی بدون هیچ حرفی هم فهمیده باشی که دیگه رابطه ای بین ما وجود نداره!

جیونگ دستی به چونه اش کشید و چهره ی متفکری به خودش گرفت:

= مطمئن نیستم... مگه اینکه اون جوجه بهتر از من بفاکت داده باشه!

به چهره ی جونگکوک نگاه کرد اما تغییر حالتی توی صورتش حس نکرد. جونگکوک پوکر تر از قبل نگاهش میکرد. اما برخلاف چهره اش، صداش پر از خشم به گوش میرسید:

- بهتره دهنتو ببندی قبل از اینکه خودم اینکارو بکنم.

جیونگ اما به نظر میومد نمیخواست حرف جونگکوکو جدی بگیره. یه جورایی هنوز استاد دانشگاهی رو جلوی خودش میدید که هیچوقت ازش عصبانی نشده بود.

یهو تظاهر به شوکه شدن کرد و با تعجب گفت:

= وایسا... اون کسیه که بفاک میره نه؟!... اوه جونگکوک! اگه دنبال یه سوراخ برای دیکت میگشتی باید بهم میگفتی...

هنوز جمله شو کامل بیان نکرده بود که درد بدی توی صورتش حس کرد و محکم به ماشین پشتش کوبیده شد. نتونست تعادلشو بخاطر اون ضربه ی مشت، حفظ کنه. کنار ماشین سر خورد و روی زمین افتاد.