PORN LINK | KookMin

Part 16 🔞

جیمین روی رون های عضله ای جونگکوک نشسته بود، پاهاشو دو طرف بدن کوک گذاشته و چند دقیقه ای بود که با آرامش مشغول بوسیدن لباش بود!

جوری انجامش میدادن که انگار سالها وقت دارن که سراغ مراحل دیگه برن و الان فقط میخوان با آروم انجام دادنش، حس بوسیدن همو به خاطر بسپارن.

کم کم دستاشون روی بدن هم حرکت میکرد. جیمین دستاشو به قفسه ی سینه و از اونجا به شکم جونگکوک رسوند و عضله هاشو از روی تیشرت لمس کرد.

جونگکوک یه دستشو به پشت گردن جیمین رسوند تا سرشو کج کنه و بوسشون عمیق تر بشه. با دست دیگه اش تیشرت جیمینو میکشید و بدنشو بیشتر به خودش میچسبوند.

سرکشی دستای هر دو پسر، باعث شده بود جرئت بیشتری پیدا کنن و بوسشون رو خشن تر پیش ببرن. زبوناشون با هم بازی میکردن و صدای خیس سر خوردنشون روی هم، کل اتاق رو پر کرده بود.

تمام اون حرکات باعث شده بودن که کاملا ناراحتی ها و افکار منفی ای که تا چند دقیقه پیش ذهنشونو مشغول کرده بود، از بین بره و تنها چیزی که بتونن روش تمرکز کنن، لبای همدیگه باشه.

جیمین اکسیژن کم آورده بود چون بوسه ی تندشون اجازه ی نفس کشیدن بهش نمیداد. چند سانت عقب کشید تا فقط بتونه نفس بگیره.

همون لحظه بود که جونگکوک بند اول انگشتاشو از کش شلوار جیمین رد کرد و جیمینو متعجب کرد. حقیقتا پسر کوچیکتر انتظار نداشت جونگکوک به همین زودیا پاشو فراتر از یه بوسه بذاره.

اما به نظر میومد کوک اون شب یه فرق اساسی با همیشه داره!

جونگکوک با دیدن چهره ی شوکه و رو به قرمزی جیمین، با جدیت لب باز کرد:

- نمیدونی چقدر دلم میخواد بیشتر از اینا لمست کنم...

جیمین لب پایینشو به دندون گرفت و از نگاه کردن به چشمای جونگکوک امتنا کرد.

جونگکوک اما، چونه ی خوش فرم پسر مورد علاقشو گرفت و مجبورش کرد بهش نگاه کنه. جیمین به چشماش نگاه کرد اما نگاه پسر بزرگتر، اینبار متوجه لبای پف کرده ی دوست پسرش شده بود.

فشاری به فک جیمین آورد و باعث شد لب پایین جیمین از حصار دندوناش آزاد بشه. اون صحنه اونقدری برای جونگکوک شهوت آلود بود که بدون هیچ اخطاری، با خشونت دوباره به لبای پسر مو مشکی حمله کرد.

جیمین با کمی مکث، جواب بوسه ی جونگکوک رو داد و اون لحظه بود که تمام خودشو در اختیار پسر بزرگتر گذاشت. جونگکوک کاملا حرفه ای اونو میبوسید و جیمین رو مست میکرد.

ماهر بودن جونگکوک و کمی ناشی بودن پسر کوچیکتر، بوسه ای متفاوت خلق کرده بود که حتی خود اون دو نفر هم تجربش نکرده بودن!

جونگکوک زبون جیمینو بین لبای خودش گرفته بود و مرتب لباشو عقب و جلو میکرد. به تحریک کننده ترین حالت ممکن، زبونشو ساک میزد و این ورای تحمل جیمین بود.