نمیگم با احتیاط وارد شوید چون از اول این فیک با احتیاط وارد شوید بود با اون افکار 😐😂 ولی در کل با احتیاط وارد شوید 😐👌( اسمات کوچولو داریم 😐که شامل دو پارت میشه 😂 ولی کوچولوعه)
ییبو سعی کرد در فرصت باقی مونده چیزی بگه که با فرو رفتن عضوش داخل دهن ژان به کل هوش از سرش پرید
شیائو ژان با دیدن لب های باز ییبو ، عضو ییبو رو از دهنش خارج کرد که صدای ناله ی ناراضی ییبو بلند شد
+ یکم صبر کن چقدر عجله
ییبو با این حرف ژان از عصبانیت داغ کرد
عجله ؟ اون تا همین الان هم خیلی صبر کرده بود
دستش رو پشت سر ژان برد و به یکباره کل عضوش رو داخل دهن ژان کرد
شیائو ژان انتظار چنین حرکتی از ییبو رو نداشت اولش تعجب کرد ولی تنها با گذشت چند ثانیه سرش رو از حصار دست ییبو آزاد کرد
سرش رو آروم آروم عقب جلو برد و هر بار مطمئن ( هنوز رو این مشکلم 💔😐) شد که کل عضو ییبو رو داخل دهنش برده باشه
ییبو لب هاش رو محکم روی هم گذاشته بود تا مبادا صدای نالش بلند بشه در حالی شیائو ژان هر بار به کارش سرعت بیشتری میداد
- م...من ..الان
شیائو ژان با شنیدن صدای لرزان ییبو با اینکه کل موضوع رو متوجه شده بود با شیطنت عضو ییبو رو از دهنش خارج کرد و بدون توجه به ییبویی مات و مبهوت شده بود به طرف مبل رفت و نشست .
+ اینطوری فقط تو میای من چی ؟ من با ساک زدن هم درست نمیشم
ییبو واقعا صبرش به آخر رسیده بود شلوار رو کامل از پاش خارج کرد و با گام هایی بلند خودش رو به شیائو ژان رسوند
روی ژان خیمه زد و با صدایی که هر لحظه بم تر میشد نزدیک گوش ژان زمزمه کرد
- خرگوش کوچولویی این وسط هست که باید بهش نشون بدم با صبر دیگران بازی نکنه
ژان لبخند دندون نمایی زد و به چشم های پر از شهوت ییبو خیره شد
درسته این وسط موقیعتش نبود ولی قدرت ییبو موقعیت سرش نمیشد
/ من رو جوری بکن تا بفهمم چقدر سر به سر صبر تو گذاشتن کیف میده میخوام دیکت رو به جای اینکه داخل دهنم حس کنم کامل داخل سوراخم حسش کنم /
ВЫ ЧИТАЕТЕ
رییس خجالتی (bjyx)✔️
Фанфик•پایان یافته ● وانگ ییبو آلفایی که بعد از تصادف قدرت ذهن خوانی پیدا می کنه به عنوان منشی رییس شرکت XM استخدام میشه شیائو ژان رییس شرکت XM امگایی که به رییس خجالتی معروفه اما همین رییس خجالتی خود واقعیش رو به ییبو نشون میده ییبو « وات د فاک این کج...
