Part1

2.5K 145 1
                                    

Part1

_یااا ته تو باز خواب موندی فک کردی چون من معاون استادم برات حاضری میزنم؟ اوکی درسه ک حاضری زدم ولی دلیل نمیشه برات نمره کاملم بزارم یاا ته..

+هیوونگگ جان مادرت ساکت شو گفتم دارم میام دیگ

_خاک برسرت کنن

*بوق.. بوق.. بوق

بی ادب قط کرد
(معرفی کن خودتو بچه)

ساکت شو دیگ کیه منو نشناسه سلام من کیم تهیونگم من 24 سالمه و توی سئول زندگی میکنم انگار ما از اجداد تیمارستان میچرخوندیم پس منم همون راه و پیش گرفتم همچنین من...

=اقا رسیدیم

+ممنونم آقای چو

بخاطر ساعت کلاسی خر تو حیاط پر نمیزد ب جز یه دو سه نفر

از در پشتی وارد کلاس شدم و هیونگ جذابمو دیدم ک داش حاضری میزد با دیدنم یه گوشه چشمی نازک کرد و با دسش کنار صندلی خودشو نشون دارم منم خیلی بی سروصدا بدون این ک به چن تا صندلی بخورم نشستم

_کدوم گوری بودی دیر کردی

+داشدم خرید میکردم

_برا من چی خریدی

+یه اینه که همش خودتو ببینی

_افلین دونسونگ من

An hour later.

_تهیونگا میای بریم رستوران؟

+حتما همونجا که اون مرده کار میکنه؟؟

_اا توعم میخای بری اونجا؟ بپر برییممم

ینی هیونگم نبودااا میزدم چک و لقدیش میکردم

سفت دسمو چسبیده بود میکشید دنبال خودش بعد از یه ماشین سواری یه ساعته به رستوران مورد نظر هیونگ که انگار کراشش اونجا کار میکنه رسیدیم

_چی بخوریم چی بخوریم؟؟

+هیونگ تو اصن نمیدونی اون اینجا کار میکن...

_اوناهاش..

این اولین باریه ک هیونگ تا این حدی نفر و جذاب میبینه ک بخاطرش تا این رستوران میاد و اینطوری زل میزنه به مرد روبه روش بهش نمیخوره کارمند اینجا باشه شاید فقط مشتری ثابته

=اوه رئیس شمایید؟ لطفا بیاین غذارو تست کنین

با فشار زیاد دسم حواسم به هیونگ جمع شد انگار داش فشارش میفتاد اگ نمیگرفتمش با باسن گرامیش پخش زمین میشد مثل برق همه بینمون جمع شدن از جمله اون رئیس جذاب
امیدوارم دیگ هیچوقت چشمم اون روزو نبینه فقط کافی بود تا هیونگ قیافه ترسیده رئیس و ببینه تا از قصد خدشو پرت کنه زمین و اه و نالش بلند شه

**ایگووو این پسرجوونو ببین برای چی اینطوری شده

**هی پسر برای چی نگرفتیش که اینطوری نیفته زمین

**نکن از غذاهای اینجا خورده مسموم شده

**میدونسم جایی ک تازه باز شده معتبر نی

مطمئنم اون رئیسم این حرفارو شنید ک سریع هیونگ و زد زیر  بغلش و رفت سمت مدیریت منم ک نقش هویج داشتم فقط همونجا نشستم تا کارشون تموم شه کارمندا همرو متفرق کردن به منم یه شیک به حساب کافه بالای رستوران دادن

*****

اینم بوک جدید و البته فیک my baby boy کلن متوقف شده چون نویسندش دیگ نمیخاد ادامش بده:(
ممنونم🌈

••Good feelings••Where stories live. Discover now