Part 11

412 60 0
                                    

با تک زنگ یوگیوم ب موبایلم رفتم بیرون به ماشینش تکیه زده بود میخاس در ماشینو باز کنه ک خدم پیش دستی کردم

+ممنونم خودم دست دارم

_خیل خب...

حرکت کردیم.. میخاسیم بریم گیم نت دیگ؟

_ممنونم ک قبول کردی باهام بیای واقعا

+اوهوم بهت لطف کردم

به سمت گیم نت موردعلاقم حرکت کرد از کجا میدونست اینجارو دوست دارم؟ سوال ذهنمو به زبون اوردم

+چطوری فهمیدی من اینجارو دوست دارم؟؟

_اه توعم اینجارو دوست داری؟؟؟ من یه برادر کوچیک تر دارم ک نمیش از اینجا جمعش کرد گفتم شاید توعم خوشت بیاد بیای اینجا

هووممم

رسیدیم.. باهم رفتیم سمت طبقه بالا گیم نت و تلاشش برای گرفتن دستمم سانسور میکنیم

+پشیمونم نکن

_شنیدم جیمین رفته مسافرت

+اشتباه شنیدی

_چی بازی کنیم؟

همونطور ک میشستیم پرسید

+صب کن ببینم...

~~~~~~

وسطای بازی بودیم ک با زنگ موبایل یوگیوم حواسمون پرت اون شد

((Devil))

_تو ادامه بده میتونی منو بکشی من اینو جواب میدم میام

+اوکی

با رفتنش زدم کشتمش بعدشم با کسای دیگ بازی کردم
وقتی ب خودم اومدم ک نیم ساعت از رفتنش میگذشت
یعنی اینقد طول کشیده؟  اگ گم شده باشه چی؟ نکنه اصن پیچونده منو؟؟؟ با فکر این ک پیچونده شدم و باید زنگ بزنم بیان دنبالم رفتم بیرون تا حداقل پیداش کنم

ماشینش جای قبلی پارک شده بود با فکر این ک شاید تو پارکه راهمو سمت پارک کج کردم ک از توی کوچه کنار گیم صدای نالشو شنیدم
یعنی این همه مدت با این تن بلند ناله کرده د هیچکس نیومده کمکش

سمت صدا رفتم ک دوتا نره غول جلومو گرفتن

+برو کنار

*به تو ربطی نداره برو دنبال عروسک بازیت

+یووگگیییوووومممممم الان برات ککککک.....مممممممم

با گرفتن دهنم صدامو تو گلوم خفه کرد کشوندم ته کوچه دست و پا زدنامم هیچ تاثیری رو حرکتش نداشت

*قربان ایشون قصد مزاحمت داشتن

مردی ک باهاش صحبت میکرد برگشت طرفم با دیدنش بدنم شل شد
اون... چرا اینجا بود...

_ااهههه تهیونگ....

چرا اینطوری یوگیومو ترکونده بود؟؟

چرا من اینجام؟؟؟.

*********
******
***

••Good feelings••Where stories live. Discover now