Part9

427 64 6
                                    

+جیمین‌اا نروو لطفااا

_متاسفم بیبی ته من وهوپی زودی برمیگردیم فقط یه مشکل کوچیک پیش‌ اومده در عوض مرخصیمونو بیشتر میکنن

تو بغل جیمین و بعدشم بغل جیهوپ فرو رفت نمیخاس برن.. تهیونگ ادم درون گرایی نبود ولی نمیتونست دوستای زیادی داشته باشه بخاطر کار و کلاساش و همچنین زیبا بودن بیش از حدش.. حتی ادمایی ک گرایشی به پسرا نداشتن خواستار تهیونگ بودن پس اون فقط از ادما دوری میکرد و تا الان فقط با جین و جیمین و تازگی جیهوپ تونسه بودی صمیمی بشه مطمئن بود ک اونا قرار نی اتفاقات قدیم و تکرار کنن
دلش برا کوک تنگ شده بود؟
اره شده بود
اون مدتها هرروز پیشش بود.. دلش برا بحث کردناشون تنگ شده و فقط خبرشو از تلویزیون میشنید.. اره وارث جدید جئون بل کرد ول کرد.. این کارو کرد اون کارو کرد.. خسته شده بود.. جینم سرش با دوس پسر قدبلندش گرم بود حتی کمتر ک نه کلن نمیومد بیمارستان
تهیونگ فقط میخاس خوشحالی بردار تازه عاشق شدشو ببینه پس اعتراضی به ساعتای بیش از حد کاریش نمیکرد ولی پدر جین نمیتونس این بی مسئولیتی رو قبول کنه و فقط دنبال راه حلی بود ک غرور پسرشو خورد نکنه
کجا بودیم؟
درسته
جیمین و جیهوپ رفتن به سفر یهوییشون و تهیونگ دوباره تنها شده بود.. با اینکه خودشم نمیدونس هیچوقت تنها نیست و حتی توی دشویی و حمومم مراقبشن

=میخای بریم شهربازی؟

+مگ با نامجون هیونگ قرار نداری؟؟ نمیخاد.. من میرم بیمارستان امروز کلاس اوازخانی دارن استاد مین خاسته منم برم

=شب زودمیام پیشت باشه؟

بعد گفت و گوی کوتاش با جین با تاکسی سمت بیمارستان رفت باید ماشین میخرید گواهینامه داشت؟ نه باید اول گواهینامه می‌گرفت
مگ اصن وقت سرخاروندن داره ک بخاد کلاس رانندگیم بره

*رسیدیم

بعد حساب کردنش وارد بیمارستان شد خلوت بود مثل همیشه حتما همه تو اتاق موسیقی بودن

*خودتونو گول میزنین یا بقیه رو؟ این خراب شده حال هیچکسو خوب نمیکنه مگر این ک خودتون دیوونه شین

حرفای مین.. مین یونگی تو ذهنش تکرار میشد و بعدشم قیافه مادرش میومد جلوچشاش

*اه تهیونگ‌ا اینجایی؟ استاد مین منتظرته تا شروع کنن میگ تو صدات فوق العادس پس اول تو میخونی بعد بقیه هم خانی میکنن

~~~~~~~

+حالش چطوره؟

_کی؟

+تهیونگ

_جین میگ حالش خوبه با ما نمیاد بیرون بخاطر حریم شخصی و اینا

=خوب ب من گوش بده تو تهیونگ و میخای؟؟؟

+معلومه ک میخام احمق این همه سختی نکشیدم ک الان اینطوری شه

=بسپرش ب من

_مثل جیمین نکنیش

=دهنتو ببند احمق جیمین پلیس بود این عروسک ک...

+دهن فاکیتو ببند هنوز نفهمیدی درمورد کی حرف میزنی

=ها ها ها حواست هست اگ من نبودم هنوز تو اون روانی خونه بودی اگ من نبودم هنوز باید سرتو جلو بابات خم میکردی

+خیلی ممنون ک زدی پدرمو کشتی

=خواهش میکنم

_بسته دیگ خیرسرتون من با جین قرار دارم خدافس

=امیدوارم این مثل تو یکی نشه اصلن دلم نمیخاد کس دیگه ایم زنده زنده دفن کنم

+صبرمیکردی جلو چشمم این کارو میکردی

=چطوری باید میاوردمت بیرون؟

+اهه دلم براش تنگ شده میرم ی نگا میندازم

=جی‌کی

+هوم؟

=میخای.. سرمایه گزاری کنی رو اونجا؟

+چ.. چطوری ؟ اونجا برا باباشه

=اگ باباش مریض شه.. جینم ک نیست.. تهیونگ و میمونه کلی مریض و پرستار و مراقب و نیاز به کمک مالی داره و اونوقت شرکت های جئون میتونن وارد کار شن

+عاشقتم هیونگ

**********
*******
***

میش با ووت و کامنت بهم انرژی بدین؟؟ :))

••Good feelings••Where stories live. Discover now