[Kris]
بعد از اینکه مستیم پرید چون نمیخواستم بوی الکل بدم با کمک سهون خودم رو تمیز کردم
لباس خوابمو پوشیدم و سمت اتاق میون رفتم تا مثل همیشه قبل از خواب چکش کنم
احساساتم باز داشت بیرون میزد و من حتی نمیدونستم چطور کنترلشون کنم.کیونگ شاید میتونست منو آروم کنه ولی اگه فقط یه نگاه به اون نکنم نمیتونستم احساسات اعصاب خورد کن قلبم رو آروم کنم.
همین که وارد اتاق میون شدم صداش توی گوشم پیچید:
- تو دیر اومدی...
+ متاسفم،فکر میکردم نمیخوای منو ببینی
صادقانه و با کمی خجالت گفتم
- چرا؟
+ چون ازم متنفری...
صدای شکسته شدن قلبم توی گوشام پیچید ولی اهمیتی بهش ندادم
آهی کشید و بهم نگاه کرد:
- ییفان...نفرت کلمه خیلی قویه،من شاید مثل تو نباشم ولی باید اعتراف کنم وقتی که کنارتم احساس راحتی میکنم.تو تنها کسی هستی که واقعا بهم اهمیت میدی...خب...راستش حتی پدر و مادرم هم اینجوری به هم اهمیت نمیدادن...
- دلیل اینکه من به خواهرم اهمیت میدادم این بود که اون تنها کسی بود که از من مراقبت میکرد..ولی وقتی که معروف شد تغییر کرد و فقط به خودش اهمیت داد.من به خودم قول دادم که از اون محافظت کنم...به خودم قول دادم از توی سایه ها ازش مراقبت کنم فقط به این دلیل اینکه یه بار بهم اهمیت داد..
حس گناه بیپایان و همدردی توی وجودم بود.چیزی نمیتونستم بگم و هردومون سکوت کرده بودیم که یهو سکوت رو شکست:
- من واقعا انگیزه تو رو نمیدونم.واقعا تعجب میکنم که میبینم مجرمی مثل تو داره ازم مراقبت میکنه...مطمئن باش حتی از اینکه اسیر تو شدم احساس راحتی میکنم..
با خنده و شیطنت گفت.
+ در حقیقت...تو بهم شلیک کردی
ضربه عشق... (:
چشماش گرد شد و با گیجی بهم نگاه کرد
+ من...من
خندید:
- اوه تو لکنت گرفتی
چشمام رو چرخوندم و بهش نگاه کردم:
+ خوش شانسی،چون این و اولین دفعه است که اینجوری شدم..
بی صبرانه پرسید:
- خب خب.تو چی؟
+ ممن در واقع...تو رو دوست دارم.
بعد از اینکه کلمات از دهنم خارج شد،چشماش از شوک گرد شد.بزرگتر از قبل و بدون حرف نگاهم کرد.
YOU ARE READING
𝐋𝐨𝐯𝐞 𝐒𝐡𝐨𝐭
Romance❥︎ Main_couple: krisho ❥︎ Sub_couples: xiuchen - chanbaek - sehsoo ❥︎ genre:Romance,criminal,Angst,happy end ❥︎ Summery: وو ایفان و تیمش مامور میشن تا دختر یه تاجر موفق رو بدزدن و به قتل برسونن...اون دختر موفق شده بوده موقع یکی از جنایت ها اونا رو...