پارت 13 📜

7.5K 1.1K 131
                                    

جین : یعنی چی که بسته شد؟

نامجون : نمیدونم یهو خودش قفل شده!

و روش رو برگردوند و تو تاریکی حموم هاله ای از جین که لخت بود رو دید. با نگاه کردن به پوست بی نقص سفید و خیسش که برق میزد، آب دهنش رو صدا دار قورت داد و با خودش تشر زد :نه نامجون تو شق نمیکنی! تو قرار نیست شق کنی! آروم باش یه نفس عمیق بکش!

جین سرخ شده بهش نگاه کرد : اهم اهم. من هنوز لختما! میشه یه نفرو صدا کنی بیان ببینن چخبره! در ضمن این حموم خیلی کوچیکه میشه یکم عقب تر وایسی!

نامجون چندین بار بقیه رو صدا کرد اما کسی جواب نداد. البته که جواب نمیدادن! دیوار ها عایق صدا بود.

نامجون برگشت سمت جین : فک کنم اینجا گیر افتادیم. تا وقتی که صبح فردا یه نفر بیدار بشه و بفهمه ما غیب شدیم و بیاد دنبالمون.

جین :کف داره میریزه رو صورتم.

نامجون نزدیکش شد و گفت : اوکی، صب کن فک کنم. آب قطعه مگه نه؟ به خاطر اینه که پمپ با برق کار میکنه و تا وقتی برق نباشه، آب هم نیست!

جینِ همیشه رسمی، یکم از بم بودن صداش کم کرد و گفت : میشه کمک کنی موهام رو بشورم؟

نامجون قبل از این که آب توی وان کفی بشه، موهای جین رو آب کشید : لباسام خیس شدن. دارم یخ میزنم. لعنتی چرا شوفاژ ها خاموشن؟

جین : حداقل تو لباس داری و موهات خیس نیست.

نامجون بهش نگاه کرد. حق با اون بود، جین، خیس و لخت بود و داشت از سرما میلرزید و توی وان توی خودش جمع شده بود.

نامجون هودیش رو در آورد و پشت جین نشست و پاهاش رو دو طرف بدن اون گذاشت. طوری که جین توی بغلش بود.

نامجون هودی رو بالای سرش نگه داشت : بپوشش. من نیازش ندارم ولی یکم تورو گرم میکنه.

جین : ولی خودتم سردت میش...

نامجون آستین هاش رو بهش پوشوند : نگران من نباش من خوبم.

هودی برای جین یکم گشاد بود و تا باسنش می‌رسید. پس لبه ی اون رو گرفت و دیکش رو زیرش مخفی کرد.

یهو نامجون اون رو محکم از پشت بغل کرد و کاری کرد بهش لم بده که باعث شد جین هینی بکشه : چیکار میکنی!

نامجون : اینطوری هر دو گرم میمونیم.

جین : تو شبیه یه منحرفی.

نامجون :  و تو شبیه یه بیبی بوی ای!

جین من من کرد : من... من.. چرا اینطوری میگی !

نامجون : من یه چیزی رو راجب اتاق ها متوجه شدم. هر اتاقی یه مدل طلسم خاصی داره که مربوط به اسمشه. مثلا اتاق یونگی و هوسوک طلسمی داره که نمیزاره کسی داخل‌ش دعوا کنه. واسه همینه کسی تا حالا اونجا دعوا نکرده، یا این که اون دو نفر وقتی توی اتاق ان بحث نمیکنن، ولی وقتی میان بیرون همش دعوا دارن و به هم میپرن.

📜 rumor / شایعه 📜Where stories live. Discover now