پارت 44 📜

5.3K 922 243
                                    


تصویر : به به! عروسک مورد علاقم!

نامجون : عروسک؟

تصویر : اوه آره ما شما رو عروسک. صدا میکنیم! چون مثل عروسک های خیمه شب بازی تو مشت بابابزرگ مرده تون هستین و دیدنتون خیلی خنده داره!

نامجون : ما؟

تصویر : آره. من و بقیه ی موجودات. وای شما خیلی جوکین بمولا! ما هر دفعه شرط بندی میکنیم که ریکشن هاتون چی میتونه باشه. لعنتی سر اون شایعه که هوسوک به دستیگره ی یخچال دست زده بود و خشک شده بود کلی پول باختم!

نامجون : چرا؟

تصویر : چون من شرط بسته بودم که یونگی میکنتش و دوستم شرط بسته بود که فقط دستمالی میکنه.

نامجون از این که بازیچه ی یه مشت جن شده بود اخم کرد که روح همچنان ادامه داد : وای خدا اون دفعه که... اون دفعه که...

و بعد از خنده غش کرد!
نامجون پوکر بهش نگاه میکرد و تو ذهنش دوباره شروع کرد به فحش دادن به هر چی بابابزرگ و پسر عمو و جن و فامیله!

* یعنی... آخر عمری ما رو بازیچه ی یه مشت کصخل کردی! دمت گرم بابابزرگ دمت گرم. *

تصویر بالاخره خندش تموم شد : اون دفعه که دندون خرگوشی و تهیونگ توی اتاق پرنسس گیر افتاده بودن و دندون خرگوشی داشت به تهیونگ یاد میداد چطوری نوار بهداشتی بزاره خدا بوددددد!

و دوباره از خنده رو زمین افتاد!

نامجون که سعی داشت جلوی جنه کم نیاره، یهو با این حرف زد زیر خنده و گفت : اون... واقعا این کارو کرد؟

تصویر : آره بابا! تازه تهیونگ یه بار که دندون خرگوشی دستشویی بود یه سوتین اسفنجی برداشته بود و بسته بود. حیف من دیر رسیدم ندیدم این صحنه رو. ولی بچه ها عکس گرفتن ازش!

نامجون : اوکی عکس هم میگیرین... این دیگه داره ترسناک میشه که بفهمم همه ی مدت بیست و چهار ساعته زیر نظر بودیم...

تصویر هم جدی شد : آره فک کنم زیادی لو دادم... بگذریم. موندم بعد از پنج راند پشت سر هم چجوری هنوز انرژی اینو داری که اینجا جلوی من وایسی!

نامجون : میشه فقط بس کنی و زود تر شایعه ها رو بگی؟

تصویر : باشه باشه. میگم بنویس.

نامجون نوت گوشیش رو باز کرد و گفت : بگو امادم.

تصویر : شایعه ی 3 درباره ی اینه که هر کی از خونه بیرون بره دیکش شروع میکنه به ترشح پریکام و تا زمانی که برنگرده به خونه ادامه پیدا میکنه.

نامجون : اوکی وات د فاک... نوشتمش...

تصویر : شب 24 ژانویه هر کسی توی خونه بخوابه کابوس های منحرفانه میبینه و درحالی که توی خواب داره خشتکشو از ترس خیس میکنه، پشت سر هم کام میشه!

📜 rumor / شایعه 📜Tempat cerita menjadi hidup. Temukan sekarang