تصویر : به به! عروسک مورد علاقم!نامجون : عروسک؟
تصویر : اوه آره ما شما رو عروسک. صدا میکنیم! چون مثل عروسک های خیمه شب بازی تو مشت بابابزرگ مرده تون هستین و دیدنتون خیلی خنده داره!
نامجون : ما؟
تصویر : آره. من و بقیه ی موجودات. وای شما خیلی جوکین بمولا! ما هر دفعه شرط بندی میکنیم که ریکشن هاتون چی میتونه باشه. لعنتی سر اون شایعه که هوسوک به دستیگره ی یخچال دست زده بود و خشک شده بود کلی پول باختم!
نامجون : چرا؟
تصویر : چون من شرط بسته بودم که یونگی میکنتش و دوستم شرط بسته بود که فقط دستمالی میکنه.
نامجون از این که بازیچه ی یه مشت جن شده بود اخم کرد که روح همچنان ادامه داد : وای خدا اون دفعه که... اون دفعه که...
و بعد از خنده غش کرد!
نامجون پوکر بهش نگاه میکرد و تو ذهنش دوباره شروع کرد به فحش دادن به هر چی بابابزرگ و پسر عمو و جن و فامیله!* یعنی... آخر عمری ما رو بازیچه ی یه مشت کصخل کردی! دمت گرم بابابزرگ دمت گرم. *
تصویر بالاخره خندش تموم شد : اون دفعه که دندون خرگوشی و تهیونگ توی اتاق پرنسس گیر افتاده بودن و دندون خرگوشی داشت به تهیونگ یاد میداد چطوری نوار بهداشتی بزاره خدا بوددددد!
و دوباره از خنده رو زمین افتاد!
نامجون که سعی داشت جلوی جنه کم نیاره، یهو با این حرف زد زیر خنده و گفت : اون... واقعا این کارو کرد؟
تصویر : آره بابا! تازه تهیونگ یه بار که دندون خرگوشی دستشویی بود یه سوتین اسفنجی برداشته بود و بسته بود. حیف من دیر رسیدم ندیدم این صحنه رو. ولی بچه ها عکس گرفتن ازش!
نامجون : اوکی عکس هم میگیرین... این دیگه داره ترسناک میشه که بفهمم همه ی مدت بیست و چهار ساعته زیر نظر بودیم...
تصویر هم جدی شد : آره فک کنم زیادی لو دادم... بگذریم. موندم بعد از پنج راند پشت سر هم چجوری هنوز انرژی اینو داری که اینجا جلوی من وایسی!
نامجون : میشه فقط بس کنی و زود تر شایعه ها رو بگی؟
تصویر : باشه باشه. میگم بنویس.
نامجون نوت گوشیش رو باز کرد و گفت : بگو امادم.
تصویر : شایعه ی 3 درباره ی اینه که هر کی از خونه بیرون بره دیکش شروع میکنه به ترشح پریکام و تا زمانی که برنگرده به خونه ادامه پیدا میکنه.
نامجون : اوکی وات د فاک... نوشتمش...
تصویر : شب 24 ژانویه هر کسی توی خونه بخوابه کابوس های منحرفانه میبینه و درحالی که توی خواب داره خشتکشو از ترس خیس میکنه، پشت سر هم کام میشه!
KAMU SEDANG MEMBACA
📜 rumor / شایعه 📜
Fiksi Penggemarشایعه شماره 0 : خود ارضایی ممنوع! 🚫 اینجا یه زندان خیلی خوشگل و گرم و نرم با کلی طلسم های منحرفانه و شق کنندس که ما باید تحملش کنیم تا وقتی که اون تیکه کاغذ فاکی رو پیدا کنیم... مطمئنم قرار نیست خوش بگذره! _ کامل شده ✅