《سال2021 سئول》
بوی الکل و دود سیگار توی دماغش پیچید، بارمن رو صدا زد بعد از چن ثانیه ویسکی بوربن رو جلوش گذاشت.به مردم نگاه کرد که چطور به هم میپیچیدن و میرقصیدن، در آخر نگاش روی پسر قد بلند نشست که تا چند دقیقه پیش با مهارت در حال رقصیدن بود، ولی الان به زور توی دست های صاحب بار تقلا میکرد و دوست کوتولش هم داد میزد ولی هیچ کس بهشون حتی نگاه هم نمیکرد، اخه کی دوست داشت بخاطر ی غریبه کتک بخوره؟
لیوانو ی نفس سر کشید، هیجان میخواست به این زندگی عادی بی دردسر عادت نداشت.
بلند شد و به طرف صاحب بار رفت.+هی.
سرها به طرفش برگشتن، صاحب بار اخم کرد.
/چیه؟
چشمای گربه ای پسر با التماس بهش نگاه میکردن. دستاشو توی جیباش کرد.
+ولش کن.
صاحب بار با لحنی که ازش تمسخر میچکید حرفش رو زد.
/فرمایش دیگه ای ندارین؟......گورتو گم کن دیر اومدی.
جلو تر رفت صاحب بار تک خنده ای زد.
/اووو آقا میخواد قهرمان بازی در بیاره!
با سر به بادیگاردها اشاره کرد تا مرد برنزه رو بیرون بیندازن.
هر دو نفر جلو رفتن نفر اول جلو اومد و مرد از مشتش جا خالی داد و با قدرت توی شکمش زد، دستاشو بالا آورد و با آرنجش توی کمر بادیگارد کوبید.نفر دوم بطری مشروب رو از روی میز برداشت و توی دست مرد برنزه که برای جلوگیری از ضربه دیدن سرش بالا اومده بود شکوند.
مرد سیاه پوش که حواس پرتی بادیگارد رو دید از فرست استفاده کرد و با زانو به وسط پای بادیگارد ضربه زد، بادیگارد که حواسش به پاهای مرد نبود با دردی که در جای حساس بدنش حس کرد با زانو روی زمین افتاد فریاد زد.
مرد کت چرمی که با مشروب خیس شده بود رو دراورد و از میز کناریش لیوانی برداشت محتویات توشو خورد.
صاحب بار با اخم وحشتناکی به حرکاتش نگاه میکرد پسر رو با یه دست گرفت و با فکری که به ذهنش رسید نیشخند زد.
/وایسا....نظرت درمورد پول چیه؟میخوام برام کار کنی.
سرشو کج کرد.
+علاقه ای ندارم.
صاحب بار مستانه خندید.
/بد شد که.....بزار ی کاری کنیم.
ادای فکر کردن رو در اورد به بادیگارد درشت هیکلی که گوشه ماجراه ایستاده بود اشاره کرد، بادیگارد با دستور رئیسش نزدیک شد.
/اگه جیسون رو شکست بدی دوس پسر احمقم مال تو میشه و اگه ببازی برای من کار میکنی بدون حقوق.
YOU ARE READING
Resurrection of the dead
Actionنام : رستاخیز مردگان کاپل : کایهون / شیوچن / کریسهو ژانر : زامبی محور / اکشن / اسمات / هپی اند نویسنده : Leon خلاصه: کیم جونگین همرا با دوستانش برای گردش چند روزی به ججو میرن ولی با ویروسی که توی کره پخش میشه سفرشون از چیزی که انتظار داشتن طولانی ت...