بادی که از پنجره میومد موهای قهوه ای رنگش رو تکون میداد سورا با لباس های نازک و خوش رنگش روی مبل نشسته بود و به ماجراهای بامزه ی مینی توی کلاس نقاشیش گوش میداد، سهون بازم مثل همیشه در حال وراجی با شیومین در مورد فیلم ترسناکی بود که تازه تموم کرده بودن و آقای لی هم توی یکی از اتاق ها چرت عصرش رو میزد همه چیز اروم و آرامش بخش بود برخلاف چیزی که بیرون از دیوار ها اتفاق میوفتاد.
البته این ها فقط تصویر هایی بودن که چن انتظار داشت بعد از ورود به خونه ی پیرمرد ببینه، نه شنیدن صدای جیغ همسرش، نه شنیدن صدای فریاد سهون، نه شنیدن صدای خر خر و ناله زامبی ها و نه دیدن زنجیر بلندی توی دست پیرمرد، این ها تصاوری نبودن که چن انتظار دیدنشون رو داشت.
دهنش از اضطراب خشک شده بود و قلبش با شدت توی سینش میتپید پاهاش از ترس خشک شدن ولی شنیدن صدای جیغ سورا عصبانیت رو به احساساتش اضافه میکنه و همین خشم به طرف پیرمرد میره با قدرت اون رو به دیوار میکوبه طوری که صدای خورد شدن استخون دستش توی خونه میپیچه و زنجیر رو با دو دست میگیره و میکشه تا جایی که توان داره.
جونگین اول با تعجب به صحنه روبه روش نگاه میکنه تاحالا اینقدر چن رو عصبانی ندیده بودش.
"اون بدن لعنتیت رو تکون بده!"
سر جونگین داد میزنه و مرد برنزه رو از شوک خارج میکنه جونگین بالافاصله پیرمرد رو بلند میکنه.
"کلید کجاست!؟"
توی صورت لی سومان داد میزنه ولی پیرمرد فقط یکی از لبخند های چندشش رو بهش تحویل میده فریاد سهون بلند میشه و خشم دو مرد رو بیشتر میکنه جونگین پیرمرد رو روی زانو هاش روی زمین مینشونه و با گرفت موهای پشت گردنش سرش رو بالا میگیره.
"آخرین فرصته کلید کجاست اگه نگی اون در لعنتی رو خورد میکنم!"
"خواهش میکنم او مرد و بچه توی سالمن لطفا اونا باید غذا بخورن شما میتونین برین من جلوتون رو نمیگیرم."
تنها جمله ای که از دهنش خارج میشه و امیدی که جونگین رو از گرفتن جواب مورد نظرش داشت نامید میکنه، چن با شنیدن جیغ سورا اشکاش سرازیر میشن روی زمین میشینه و با دو تا پاش به در فشار میاره تا بتونه زنجیر رو عقب تر بکشه.
و جونگین برای آخرین بار از پیرمرد میپرسه و وقتی جوابی نمیگیره مشتش رو بالا میار و با سرعت به صورت لی سومان میکوبه، میکوبه دوباره و دوباره انقدر این کار رو ادامه میده که پیرمرد بیهوش با صورت روی زمین میوفته.
جیغ زن بلند تر از قبل میشه و دوباره خون از بین دندون های کثیف زامبی بیرون میریزه دوباره فاصله کم میشه ایندفعه گردن زن مورد هدفه دهنش باز میشه و زبونش با هیجان تکون میخوره چند ثانیه لازم بود فقط چند ثانیه ی دیگه تا گوشت زن رو روی دندون هاش حس کنه.
YOU ARE READING
Resurrection of the dead
Actionنام : رستاخیز مردگان کاپل : کایهون / شیوچن / کریسهو ژانر : زامبی محور / اکشن / اسمات / هپی اند نویسنده : Leon خلاصه: کیم جونگین همرا با دوستانش برای گردش چند روزی به ججو میرن ولی با ویروسی که توی کره پخش میشه سفرشون از چیزی که انتظار داشتن طولانی ت...