سخن نویسنده : سلام گایز! حالتون چطوره؟ بفرمایید پارت بعدی افسرده ی تو... امیدوارم خوشتون بیاد... منتظر نظرتونم عزیزای دلم...
___________________________________________
به چشمام خیره شد.تو دلم پروانه ها پرواز میکردن. قلبم تند می زد.سعی کردم آروم باشم و هیجانم رو نادیده بگیرم.گفتم : میشه یکمی فکر کنم؟!
م : البتهه...ببخشید خیلی یهویی ازت پرسیدم...
و دوباره لبخند دندون نمایی زد.
دستش گذاشت رو سرم و موهامو نوازش کرد.
م : خب گالف بازم بابت امشب ازت ممنونم....بهتره بری و استراحت کنی...
دستش آورد رو شونه ام و ادامه داد : شبت بخیر کیوتی
و لبخند زد.
اروم لبخند زدم و خیره شدم به چشماش
: شبت بخیر میو...
مطمئن بودم حس ضایعم رو چشمام تاثیر گذاشت چون یه لبخند قشنگ تحویلم داد و راهشو کج کرد و رفت.
به خودم اومدم دیدم چند دقیقه است جلو در خوابگاه وایسادم و به میو که تو تاریکی رفته نگاه میکنم.راستش تو تاریکی اصلا مشخص نبود ولی من مصمم بودم که بازم به رفتنش نگاه کنم...
یهو یادم افتاد اگه تا ۱۰ اتاق نباشم با خشم کایا یا با چیز کایا روبرو میشم.
سریع از رو گوشی ساعت نگاه کردم.خوشبختانه ۵ دقیقه ای به ۱۰ مونده بود.
به سرعت وارد محوطه خوابگاه شدم و تا دم در اتاقمون دویدم.کفشهامو همون جلو در از پام کندم و
هرکدوم شوت کردم به یه طرف و وارد اتاق شدم.میدونستم هر سه تاشون الان اتاقن و اگه یه دقیقه تاخیر بشه چی میشه...
مایلد و کایا انگار از قبل به در زل زده بودن و آرن هم داشت ظرفهارو جمع میکرد تا بشوره.
کولم از پشتم کندم و پرت کردم روی تخت که صدای کایا بلند شد : بالاخره اومدی؟ بزنم تو سررت پسره علاف؟معلومه کجایی نکبت؟قرار بود با هم نوشیدنی بزنیم...
آرن : ولش کن کایا...تا قبل ۱۰ رسیده...
و رو به من کرد و گفت : گالف چطور بود؟
باید میگفتم میو منو تا مجتمع برد و حتی با هم حلقه هم دیدیم؟ یا باید می گفتم تو چهارراه شلوغ و جلوی کلی ادم منو بوسید؟ یا من مخاطب تمام حس ها و مصرع های شعر خواننده بودم؟
مایلد : میشه بگی چه غلطی کردی؟
لباسام از تنم کندم و با یه باکسر تو تنم روبروشون نشستم.
خیلی خیلی هیجان زده بودم.دوست داشتم از حسم بگم و داد بزنم میو، کراش کل دختر پسرهای دانشگاه منو
بوسیده، دستمو گرفته و حتی ازم میخواد باهاش باشم؟
YOU ARE READING
Your depressed (افسرده ی تو)
Romance« فیک کامل شده » . خلاصه : همه چیز از اینستاگرام شروع شد.پسرک داستان ما عاشق شد، مجنون شد و دیوانه.اما آیا عشق همیشه مهربونه؟! ( داستان عشق دو پسر دانشجو و اتفاقات آن...) ژانر : درام، رومنس، انگست و روانشناسی (این فیک دو فصله است) کاپل : میو گالف تو...