°•برای عشقم•°

45 12 0
                                    

سخن نویسنده : سلام... امیدوارم دوستش داشته باشید...

__________________________________________

انگار روحم از تنم پرواز کرده بود و داشت بندری می رفت! تو قلبم عروسی بپا بود.


خیره شده بودیم به چشمهای هم.لبخند زدم و گفتم : باهات موافقم عشق من...


یه خنده از ته دل کرد و یه چشمک قشنگ به من که قلبم از هیجان زیاد تند بالا پایین میپرید زد.


بعد عکاسی و وقت گذرونی کم کم تصمیم گرفتیم از کوه و تپه دل بکنیم و وارد شهر بشیم.تو راه از هر دری صحبت کردیم.استادها و بچه ها رو مسخره میکردیم و هار هار به وضعیتشون میخندیدیم.


تصمیم گرفتیم با صدای بلند موزیک گوش بدیم.صدای اهنگ تو ماشین رو به طرز وحشتناکی بالا برد.


کرم درونم درحال انگولک کردنم بود که یکم میو رو اذیت کنم.البته به نظر خودم نمیشد اسمش رو اذیت کردن گذاشت فقط تو این حالت انگار لازم بود از خوشتیپی و هیکل قشنگ خواننده تعریف کنم...

: میوووو این خواننده رو دیدی؟خیلیی جذابه لاامصببب...پدرسگ انگار اصلااااا تایلندی نیستتت عررررر...


یهو خیلی سریع اهنگ رو قطع کرد و با جدیت تمام به رانندگیش ادامه داد.خیلی شاکی زل زدم بهش و با عصبانیت بهش گفتم : چیکار کردی؟داشتیم اهنگِ درست حسابی گوش میکردیم...اهنگهای تو که همش شکست عشقیه....این خوبه...حرف گل و بلبل عشقشونه که جنابعالی زدی خفه کردی خواننده رو....


خیلی جدی به سمتم برگشت و بدون هیچ شوخی تو رفتارش گفت : که این خواننده هه خوشگل و خوشتیپ و جذابه نه؟تو غلط کردی پیش من حرف از خوشگلی


یکی دیگه بزنی...


پس اقا حسودیش شده بود.دلم واسه این کارهاش داشت بال در میاورد.اگه تو جاده و کنار هزارتا ماشین نبودیم قطعا کار به یه بوسه خشک و خالی تموم نمیشد.


دستش که رو دنده بود رو تو دستام گرفتم و گفتم : پس عشق من حسودیش شده؟ عزیززززم تو که برای گالفیت با همه فرق داری چرا حسودی میکنی خوو....


لبهاش به طرز وحشتناک کیوتی داد جلو و ادای قهر کردنو در اورد و با حالت فوق العاده کیوتش گفت : قهرم تا ماچم نکنی آشتی نمیکنم در ضمن دیگه هم این آهنگ نمیذارم...حس خوبی به خواننده اش ندارم...


تو یه حرکت سریع خودمو بهش نزدیک کردم و سریع یه بوسه کوچیک رو لپش گذاشتم و آروم مثل یه پسر خوب دوباره رو صندلیم نشستم.


برگشت سمتم و یه لبخند قشنگ تحویلم داد و من که باز با بی جنبه ترین حالت ممکنم داشتم نگاهش میکردم.

با دستی که آزاد بود دستمو گرفت و با همون وضعیت آهنگ بعدی رو انتخاب کرد و باز صدا رو تا ته بالا برد.

Your depressed (افسرده ی تو)Where stories live. Discover now