𝐒𝐢𝐱𝐭𝐞𝐞𝐧

817 148 534
                                    

میشه کامنت‌های این چپتر بالا باشه؟(=🥺
توی چنل هم جوین بشین. (ssralp) انی وی، لینکش تو بیو هست🧸

"Heathens, Aurora."

1968/06/20:

چشم‌هاش، به دیوار تیره رنگ بالای سرش خیره بود و بدون هیچ پلک زدنی، درحالی که صداهای اطرافش رو می‌شنید سایه حرکت دست‌هاش رو دنبال می‌کرد و بعد از مدتی، باعث شد تا چشم‌هاش رو از درد، به روی هم ببنده و قطره اشکی از گوشه‌ی چشمش به طرف پایین سر بخوره و کمی لب‌های خشک شده‌اش رو از همدیگه جدا کنه.

جز نور شمع‌های کوچیکی که کنار گلدون گل‌های رز بودن تمام عمارت توی تاریکی فرو رفته بود و تنها چشم‌ها و اشک‌های لیام بودن که توی ظلمت همراه نور شمع‌ها، به چشم می‌خورد.

"و اون، درحالی که توی خون خودش غرق می‌شد زمزمه کرد:
(از زخم‌ های ما، دوباره ‌شکوفه‌ها رشد می‌کنن.)"

نم اشک‌های چشم‌هاش رو با انگشت‌هاش به آرومی گرفت و دست‌هاش به سمت بدن لختش هدایت شدن. نوازش وار اون ها رو روی شونه، کتف و سینه‌ی لیام می‌کشید و هرازگاهی موهای نرم و بهم ریخته‌اش رو از سمتی به سمت دیگه می‌برد.

آب دهنش رو قورت داد و چشم‌هاش رو باز کرد‌. بینی‌ش رو بالا کشید و به پهلو، مخالف نور شمع‌ها چرخید و زانوهاش رو تا سینه‌هاش بالا آورد.

"شمع‌ها رو خاموش کن. آزارم میدن." با صدای گرفته‌ و آرومش گفت و بیشتر توی خودش جمع شد.
شمع‌ها رو خاموش کرد و از پنجره، به آفتاب درحال طلوع نگاه کرد. پرده ها رو کشید و اتاق رو توی تاریکی مطلقی فرو برد.

پیش لیام برگشت و روی زمین کنارش نشست. یکی از دست‌هاش رو گرفت و دست دیگه‌ش رو بین موهاش برد. تار موهایی که جلوی چشمش رو گرفته بودن رو از صورتش کنار زد و انگشت شستش رو روی پشت دستش می‌کشید.

"زین." با شنیدن صدای ضعیفش، اخمی کرد و حرکت انگشتش رو متوقف کرد‌. کمی نزدیک تر شد و به چشم‌های به خون نشسته‌اش، که رگه های قرمز به خوبی خودنمایی می‌کرد نگاه کرد.

زیر چشم‌هاش گود افتاده بود و رنگشون به کبودی می‌زد و با صورتی که توی تمام این چند روز رنگ پریده و سفید تر از هرزمانی شده بود، کاملا در تضاد بود و در نگاه اول، توجه هرکسی به چشم‌هاش جلب می‌شد و بعد، به لب های خشک و پوسته پوسته شده‌اش.

"بله عزیزم؟"زین پرسید و لیام آب دهنش رو قورت داد. توی خودش جمع شد و ترسیده، ناخن های کوتاهش رو توی پوست زین فرو برد.

Belong To God 'ZM'Onde histórias criam vida. Descubra agora