☕kitty2⛓

4K 470 29
                                    

علامت تهیونگ: +
علامت جونگکوک: -

''پیشی''

سوم شخص

دختر موهای تهیونگ رو در دست گرفت و بزور نشوندش روی صندلی ..

+ایییییی

دختر: ببسن من حوصله ندارم ناز شما هارو بکشم الان میشنی اینجا تا میکاپت تمون شه بعد هم میری روی استیج و میرقصی همین ک گفتم!

+ب..باشه

دختر: این رنگی روی موهاتو برای خودشه یا رنگ موی مصنوعی؟

+برای خودشه

دختر: فک کنم رنگ موهای خودت قشنگتر باشه وگرنه قهوه ای تیره هم بهت میاد

و شروع کرد به آرایش کردن تهیونگ .. و به خاطر جیغ جیغ های تهیونگ کرم پودر نزد .. لباشو سرخ کرد
با سایه ی طوسی و به گوش هاش گشواره زد .. خواست ب دمش هم چیزی وصل کنه ک سوراخی پیدا نکرد...

دختر: باید دمت رو سوراخ کنم

+نهههههه دمم

دختر بدون توجه ب حرفای تهیونگ جایی نسبتا در ته دم تهیونگ سوراخ کرد و گوشواره هارو انداخت

دختر بدون توجه ب حرفای تهیونگ جایی نسبتا در ته دم تهیونگ سوراخ کرد و گوشواره هارو انداخت

Oops! Ang larawang ito ay hindi sumusunod sa aming mga alituntunin sa nilalaman. Upang magpatuloy sa pag-publish, subukan itong alisin o mag-upload ng bago.

گوشواره ها

تهیونگ اشک روی گونه اش رو پاک کرد .. دختر ب گوشش یک پاپیون وصل کرد و نوبت به چوکر رسید
چوکر رو گردن تهیونگ کرد

 دختر ب گوشش یک پاپیون وصل کرد و نوبت به چوکر رسید چوکر رو گردن تهیونگ کرد

Oops! Ang larawang ito ay hindi sumusunod sa aming mga alituntunin sa nilalaman. Upang magpatuloy sa pag-publish, subukan itong alisin o mag-upload ng bago.

زنجیر چوکر رو بهش وصل کردن و مردی اومد و اونو توی قفس کشید..تهیونگ سعی کرد گریه نکنه چون
میکاپش بهم میریخت و این ب نفعش نبود !

کم کم پرده ها بالا رفت و اون قفس ها نمایان شدن چندین تا هیبرید توش بود قفس ها پلاستیکی بود و این تعجب آور بود

میز جئون کنار استیج بود یعنی نه خیلی وسط و نه خیلی دور..جونگکوک با اخم ب قفس ها نگاه کرد .. هیبرید های خرگوش بَره گربه پلنگ و.. داخل اونا بود ..سرجمع ۸ قفس اونجا حضور داشت

در قفس های باز شدن و هیبرید ها تک تک خارج شدن .. آهنگ شروع ب پخش شد اونها سرجای خودشون
رفتن .. رقصی رو هماهنگ شروع ب اجرا کردن .. یونگی بی خیال سرش رو تو گوشیش برد ..

جونگکوک هم ک دید بیشتر اونها دخترن به هوسوک چپ چپ نگاه کرد .. دختری در اونجا شروع ب سوت
زدن کرد هیبرید پاندا بود

کوک چشماشو بالا برد .. بعد پنج دقیقه رقص گروهی تموم شد و هیبرید ها پراکند شدن بعضی هنوز میرقصیدن و بعضی دیگر از استیج پایین اومده و شروع ب اغوا کردن آدم ها کردن ..

چشم کوک به پسری با دم و گوش سفید گربه افتاد ک اونجا نشسته و با لبای آویزان و دستی ک زیر چونش
گذاشته با حالتی ک انگار بدش اومده بهشون نگاه میکنه ...جونگکوک حس میکرد عقل از سرش پریده
اون پسر اونجا چیکار میکنه ؟ باید توی مجموعه برده های جئون باشه نه این ک با اون لباس باز

جونگکوک حس میکرد عقل از سرش پریده اون پسر اونجا چیکار میکنه ؟ باید توی مجموعه برده های جئون باشه نه این ک با اون لباس باز

Oops! Ang larawang ito ay hindi sumusunod sa aming mga alituntunin sa nilalaman. Upang magpatuloy sa pag-publish, subukan itong alisin o mag-upload ng bago.

(لباس باز ) جلوی پیرزن های چروکیده بشینه .. باید بره توی اون زیر زمین جزو پسرای خاستنی اونجا میشد همچنین کو میتونست ازش پول زیادی در بیاره..شاید خودشم امتحانش میکرد !

بالاخره هیبرید ها رفتن جونگکوک به سمت هوسوک برگشت و شروع ب صحبت کردن

-اون هیبرید ..

هوسوک: همونی ک داشتی نگاهش میکردی؟

-اره ..

هوسوک: خوب؟

-میخوامش!

هوسوک: جئون متاسفم اون مال من نیست برای لی هست

جونگکوک از جاش بلند شد و به سمت میزی پر از آدم های کثیف تر از خودش رفت بوی الکل و پریکام می امد ..،درست عین زیر زمینش..چو چندین بار از اونچا استفاده کرده و بهش مدیونه شاید بشه ازش خرید

کوک: های مستر پشم

چو: سلام چی شده ؟ از این ورا ؟

کوک: اون هیبرید گربه

چو: خوب ؟

کوک: میخوامش

سوال: توقع نداشتید ک همون اول عاشقش میشد ! جررر

• gray world •Tahanan ng mga kuwento. Tumuklas ngayon