❦︎ عاشقانه‌ی جـناییِ یک دزد تلفن همـراه و یک رهگذرِ دانشجـو!
❦︎ فصل اول و دوم کامل شده
❦︎ چاپ شده
༄~•~•~•~•~•~•~•~•~༄
❤️بخـشــی از فیــک❤️
_یادته اولین باری که همدیگه رو دیدیم؟
_و...
اوووه! هذه الصورة لا تتبع إرشادات المحتوى الخاصة بنا. لمتابعة النشر، يرجى إزالتها أو تحميل صورة أخرى.
KOOK POV
Warning+18🔞
_فکر نمیکردم انقدر برای من هورنی باشی بچه!
دستم بلافاصله روی باکسر و شلوارکش نشست که پسرک لبخند رضایتمندی روی لباش نقش بست. درمقابل نگاه های بهت زده ی پسرک، باکسرش رو تو یک حرکت پایین کشیدم که ناگهان لرزی توی بدنش نشست. روی عضو کاملا بیدار شده‌ش دست کشیدم؛ نسبتا بزرگ بود اما نه به بزرگی ِکینگ سایزی که توی شلوارم بود و داشت بر دیکِ تموم مردهای جهان حکم فرمایی می کرد!
این اولین بار بود که از نزدیک داشتم بدن کاملا برهنه ی پسرک دوست داشتنیم رو از نظر می‌گذروندم. رگه های برجسته ی روی عضو جیمین و سر خیس و نبض دارش که پیوسته پریکامش رو به بیرون ترشح میکرد، خواسته ی درونیش رو شدیدا فریاد میزد.
_همیشه این طوری با پیچ و تاب خوردن روی تخت، جونگکوک توی رویاهات رو دیوونه میکنی جیمین؟
نیشخند ناخواسته ی روی لبام همزمان شد با حلقه کردن انگشتای داغم دور پایین تنه ی نیازمندش که حالا بیشتر از قبل رون های خوش تراشش رو از همدیگه فاصله داده بود تا من کاملا بتونم به لگنش و البته پرتقال های تپلش اشراف داشته باشم.
_میخوام بدونم همیشه با بازکردن پاهات، کار رو برای جونگکوک ِتوی رویاهات آسون میکردی جیمین؟ که بیشتر لمست کنه، بیشتر دیدت بزنه، بیشتر خیست کنه و بیشتر برات عقلش رو از دست بده؟
متوقف شدن حرکت سینه ی پسرک و حبس شدن نفس هاش، از فشار کمی که بلافاصله به پایین تنه ش وارد کرده بودم از دیدگان تیره شدم دور نموند. اون سوسیسِ به ظاهر خوش مزه به قدری داغ و مرطوب بود که نفس رو درجا تو سینه م حبس کرد طوری که نمیتونستم از بابت ِحس کردن حرارتش زیر انگشتام، باکسر خودم رو هم به خاطرش خیس نکنم.
_آهه داغه...دستات خ.خیلی داغـــه جونگ‌کــوک!
لحن مستانه ی پسرک کنار گوشم، هورمون های فاکیم رو به تب و تاب انداخت! پسرک مست اصلا تو حال و هوای خودش نبود چون محض رضای فاک گردنش رو به عقب قوس داده بود و مدام به ملحفه سفید روی تخت چنگ میزد. حتی متوجه بوسه های ریزی که به آرومی نثار کلاهک و بدنه ی بی نقص عضوش میکردم هم نشده بود.
