KOOK POV
فلش بک / 3 ساعت قبل
.
.
.
.یک ساعت زمانت از همین الان شروع شده!
انتخاب کن جئون..
به بازیِ « کی بمیره و کی زنده بمونه» خوش اومدی!این پیامک درست زمانی برام ارسال شده بود که همراه جیمین از نامجون و تهیونگ جدا شده بودم و به مقصد خونه می رفتم.
شکی نداشتم که یونگی از رفت و آمد هام خبر داشت و این دفعه سخت ترین تصمیم رو جلوی پام گذاشته بود!
«برگردوندن جیمین به سیچئون و در ازاش نجات جون چهار نفر از عزیزانم یا در گزینه ی بعدی؛ تحویل ندادن ِجیمین و در مقابل، به خطر انداختن جون دوست هام و تنها پدرم که الان تو خونه تک و تنها و بی خبر از همه چی منتظرم بود تا برگردم و شام رو باهاش بخورم!»نگاهم رو به جیمینی دادم که در سکوت کنارم نشسته بود و بیخبر از همه چی به پنجره ی بیرون زل بود. وقتی چند لحظه پیش دلیل عصبانیتم رو پرسیده بود، دوست داشتم همه چیز رو براش تعریف کنم، اما نتونستم!
دوست داشتم براش تعریف کنم که برادرش امشب چه شرایط و انتخاب سختی رو جلوی پام گذاشته بود. دوست داشتم بهش بگم حتی اگر برادرش بخواد این بازی کثیفش رو ادامه بده و بخواد هربار با تهدید جون ِیکی از عزیزانم، مجبورم کنه که تحویلش بدم، من یک لحظه هم قبول نمی کنم تا خودم رو از وجودِ آرامش بخش و دوست داشتنیش کنار خودم محروم کنم.
حتی نمیتونستم اتفاق شوم و نامعلومی رو که قرار بود امشب برای یکی از عزیز ترین افراد زندگیم بیوفته رو پیش بینی کنم. تنها دانستهم این بود که اگر الان همه چیز رو برای جیمین تعریف میکردم، باید بی شک مسیر رو به سمت سیچئون کج میکردم و اون پسر رو به اجبار خودش هم که شده پیش برادر ناتنیش برمیگردوندم!
نفس کلافه م رو بیرون دادم. بار دیگه به اسامی داخل مسیج چشم انداختم..نامجون، سوکجین و در آخر پدرم؛ سه راهی سختی که امشب براش یک انتخاب بیشتر نداشتم اما شاید اشتباه بزرگ من اینجا بود که قطع به یقین انتخاب اولم فقط یک نفر بود "پارک جیمین" ؛ پارک جیمینی که حاضر نبودم حتی در ازای نجات جون خودم هم با کسی معاملهش کنم.
STAI LEGGENDO
𝑮𝐚𝐦𝐞 𝑹𝐚𝐧𝐠𝐞 || 𝐊𝐨𝐨𝐤𝐦𝐢𝐧
Mistero / Thriller❦︎ عاشقانهی جـناییِ یک دزد تلفن همـراه و یک رهگذرِ دانشجـو! ❦︎ فصل اول و دوم کامل شده ❦︎ چاپ شده ༄~•~•~•~•~•~•~•~•~༄ ❤️بخـشــی از فیــک❤️ _یادته اولین باری که همدیگه رو دیدیم؟ _و...