اواسط سال ۱۹۰۰ میلادی، همسر یونگی، جانگ هوسوک برای محافظت از وطنش به جنگ رفت... هوسوک هر ماه برای یونگی نامه مینوشت و اون رو از احوال خودش با خبر میکرد.
البته... یونگی به خاطر نابینایی مادرزادی ای که داشت، از خوندن اون نامه ها عاجز بود و در نتیجه هر ماه، پسرک شیرین پستچی، کیم تهیونگ نامه ها رو براش میخوند.
ولی چیزی که یونگی کاملاً ازش بی خبر بود، این بود که...
همسرش ماه ها بود که مرده بود و در حقیقت، تهیونگ کسی بود که هر ماه برای یونگی نامه مینوشت و اون ها رو براش میخوند.