➕ تو... خواب و رویا نیستی؟!
➖ نجاتم بده، دنبالم بگرد و من رو آزاد کن...
.
.
« هوسوک، تو اسکیزوفرنی داری. »
نامجون برای صدمین بار این مسئله رو بهش یادآوری کرد ولی هوسوک کوچک ترین اهمیتی به حرف های نامجون نمی داد.« جون، اینا توهم نیستن، من اون پسر رو هم مثل تو می تونم ببینم. حتی میدونم اسمش چیه و چند سالشه.»
« بعد از اون تصادف، تو کلاً عوض شدی. نکنه مغزت توی اون سانحه ضربه دیده و همه ی این توهمات به خاطر اون روز لعنتیه؟! »