1- First day of high school

107 10 18
                                    

warning ⚠️⚠️
اسمات داره... یه کاپل سیکرت داره...
کاپل فرعی: نامجین ▪️ چانبک ▪️ هوپوی
بچه ها این وسط چند تا کاپل هستن که من خودمم شیپشون نمیکنم (مثل همین هوپوی) ولی توصیه میکنم بخونید چون کرکترای توی داستان زمین تا اسمون با شخصیت اعضا فرق دارن و قاعدتا واقعی نیستن.. با خوندن پارتا خودتونم اونارو باهم شیپ میکنید💋💋


تنهایی رو نیمکت حیاط نشسته بودم و مثلا خودمو سرگرم گوشیم کرده بودم ولی واقعیت این بود که حتی نمیدونستم کجای گوشیمم..!

از همون کله ی سحر که وارد مدرسه شدم و از این پسره راجب کیم نامجون، رئیس شورای مدرسه پرسیدم و اون با چشمای گربه ایش بهم خیره شد و با صدای بمش راهنماییم کرد تمام تمرکزم روشه..

چجوری یه نفر میتونه انقد هات باشه!!

چیز خاصیم نپوشیده بود ولی ودف خیلی خوشتیپ بود!!

کلاه نقاب دار مشکی که میشد اندرکات موهاشو از پایینش دید؛ سوییشرت کلاه دار چارخونه قرمز مشکی روی تیشرت مشکیش و جین جذب زاپدار مشکی؛ به همراه الستارای مشکی:")) واقعا جذابی میفهمی مرتیکه؟!

کلاه نقاب دار مشکی که میشد اندرکات موهاشو از پایینش دید؛ سوییشرت کلاه دار چارخونه قرمز مشکی روی تیشرت مشکیش و جین جذب زاپدار مشکی؛ به همراه الستارای مشکی:")) واقعا جذابی میفهمی مرتیکه؟!

Oups ! Cette image n'est pas conforme à nos directives de contenu. Afin de continuer la publication, veuillez la retirer ou mettre en ligne une autre image.

(اگه میدونستین با چه مشقتی عکسی که با توصیفاتم جور دربیاد پیدا کردم بیشتر قربون صدقش میرفتین=)))

چند بار برگشت نگام کرد و یکی دوبار باهم چشم تو چشم شدیم ولی طبیعی جلوه کردم و بعدم بیخیال دید زدنش شدم..

وارد سرویس بهداشتی شدم و صدای کوبیده شدن چیزی به دیوار فلزی یکی از اِستَلا (Stall همون اتاقکای توالت دیگه ماعم میگیم استَل بهشون) و همینطور صدای بلند کسی توجهمو جلب کرد...

خواستم دخالت نکنم ولی لعنت بهش... میشد راحت فهمید داشتن کسیو اون تو اذیت میکردن.. دونه دونه درارو باز کردم تا اینکه تو یکیش پر بود...

درو که باز کردم یکی با یه دست دوتا دست پسریو بالاسرش چسبونده به دیوار و با دست دیگشم گردنشو گرفته... پسر چیزی نمیگفت ولی میشد راحت فهمید ترسیده بود...

×چیه.. به چی نگاه میکنی؟؟ اینجا پره گمشو بیرون..

+هی تو به چه حقی با من اینطوری حرف میزنی... اونو چیکارش داری.. بذار بره..

He left me | yoonminOù les histoires vivent. Découvrez maintenant