سلام...سلام...
اولین بار که این داستان رو دست به قلم شدم ۳۰ فروردین ۱۴۰۰ بود و ایده ی اولیه تقریبا یکسال قبل از این تاریخ به ذهنم رسیده بود.
تایم زیادی برای ویرایش خط زمانی داستان، جزئیات و شخصیت پردازی ها صرف شد و نتیجه کار از طریق چنل تلگرام یا واتپد در اختیارتون قرار میگیره.
نظرهاتون رو با عشق میخونم قشنگا❤🥹https://t.me/novellighter
●حوادث داستان تا جایی که تخیلات نویسنده قاطیش نشده باشه، منبع داره✨️
● داستان در دو فصل آپ میشه و در حال نگارشه📚
(پ.ن: رمان الودی که اپ کردم مرتبط با همین کتابه و پیشنهاد میکنم مطالعه اش کنید🥹❤️)
● یه توضیح خیلی کوتاه در مورد خودم:
۲۵ سالمه، تایپم intp و معمارم 😊❌خلاصه داستان❌
شروع داستان، حول زندگی تکراری یک روانشناس افسرده به اسم رادمهر که در مدرسه ی پسرونه مشغول به فعالیته میچرخه و اون در تلاشه تا یکی از دانش آموزان گم شده اش رو پیدا کنه!
شما در ادامه قراره شاهد بی نهایت تلاش کارکتر ها برای جبران اشتباهاتِ رخ داده در گذشته باشید.
پس...اگر بتونی یک صفحه از گذشته ات رو تغییر بدی...اون کدوم قسمت از زندگیته؟!
#عاشقانه ، #روانشناسی ، #رازالود ، #اسمات ، #علمی تخیلی ، #گی
YOU ARE READING
✨️𝕷𝖎𝖌𝖍𝖙𝖊𝖗✨️ |
Romance|در حال آپ| اگر بتونی یک صفحه از گذشته ات رو تغییر بدی... اون کدوم قسمت از زندگیته؟✨️ رادمهر، روانشناس افسرده یک مدرسه پسرانه، درگیر توهمات خود است و تلاش میکند تا دانشآموز گمشدهای را پیدا کند، غافل از اینکه این جستجو او را به واقعیتهای پیچیدهت...