"چقدر از رفتنش گذشته؟"
مکس با استرسی که با عضله های جا خوش کرده زیر لباسش تضاد زیادی داشت به حرف اومد.
"از ۱۰ ساعت پیش، هیچ خبری ازش نیست. کل بار رو زیر و رو کردیم و خونش رو گشتیم."
نیکور سرش رو ناگهانی بالا آورد و اخم وحشتناکی روی چهره اش نشوند.
"اینا به درد من نمیخورن مکس! بهم بگو خونه آنتونیو هم بازرسی شده یا نه؟"
مرد قد بلند آب دهانش رو با صدا قورت داد.
"خونه خالی بود؛ گمش کردیم."
و لحظه ایی بعد صدای شکستن بطری ودکایی که بخشی از وسایل همیشگی روی میز بود، سکوت خونه بزرگترین قاتل تاریخ ایتالیا رو شکست.
"شما احمق ها. من فقط یک روز نبودم و ببین چه گندی زدید! "
ثانیه ایی نگذشت که صدای پایی شنیده شد که با عجله به اتاق نزدیک میشد؛ در با شدت باز شد و چهره جوونی که از کنار شقیقه اش عرق میچکید و نفس نفس وحشتناکی میزد، نمایان شد.
"رئیس نیکور...پیداش کردیم! "
مرد سیاه پوش نفس عمیقی کشید و همونطور که دوباره به سمت صندلیش حرکت میکرد، لب زد:
"امیدوارم منظورت آنتونیو باشه."
پسر جوون بریده بریده و با مکث طولانی جواب داد:
"آقای کیم رو پیدا کردیم."
نیکور شقیقه هاش رو فشرد و سرش رو عصبی تکون داد.
"بیارش اینجا ببینم توی این ۱۰ ساعت چه غلطی میکرده."
پسر هول شده، عرق دست هاش رو روی رون پاش کشید و با تردید گفت:
"ایشون رو روی پشت بوم خونه آنجلس پیدا کردیم؛ توی اتاق کناری هستن و نمی...تونن بیان."
چشم های قاتل، مثل لیزر روی تن پسر نشست و زیاد طول نکشید که از روی صندلی محبوبش بلند شد و به سمت در حرکت کرد.
چند قدم محکمی برداشت و به اتاق کناری رسید. دستگیره در رو فشرد و به داخل قدم برداشت.
کیم جونگ مین، دوست صمیمیی که نیکور باهاش بزرگ شده بود، چند قدم اونور تر روی تختی خوابیده بود.
ملحفه سفید رنگ غرق خون بود و مرد جوون از این فاصله خون کنار شقیقه ها و کبودی زیر چشم چپ پسر رو هم میدید.و لحظه ایی قامت مردی که خانواده شهر های زیادی از ایتالیا رو به قتل رسونده بود، در هم شکست.
خونی که زیاد با فشردن ماشه گلوله روی دیوار های سفید دیده بود، حالا روی تن سفید دوستش نشسته بود و همه چیز فاجعه بار تر بنظر میرسید وقتی برگه کوچیک سفید رنگی مقابل صورتش قرار گرفت. اون قطعا بعد از امروز از رنگ سفید متنفر میشد!
سرش رو چرخوند و دوباره چهره همون پسر حامل وحشتناک ترین خبر زندگیش رو جلوی خودش دید.
با چشم های بی رمق که حالت سوالی به خودشون گرفته بودن، به پسرک نگاه کرد.

ESTÁS LEYENDO
'𝗖𝗵𝗶𝗿𝗼,,
Misterio / Suspenso'𝗖𝗵𝗶𝗿𝗼,, ៹ 𝘎𝘦𝘯𝘳𝘦 : #Mystery #Criminal #Romance #Angst #Smut #Psychology ៹ 𝘈𝘶𝘵𝘩𝘰𝘳 :𝐍𝐘𝐗 ៹ 𝘊𝘰𝘶𝘱𝘭𝘦 :Chanbaek و زمانی که ساختمان های شهر رو به تاریکی می رفت، چراغ خانه ها از ترس سوخته بود و بوی تعفن آور تجاوز دیوار به دیوار این ک...