"وقت زیادی گرفته شده، مظنون هنوز به جایگاه نرسیده."
چانیول هول شده روی صندلی نشست و کیفش رو روی پاهاش تنظیم کرد. در تایید حرف برونو که درست زیر گوشش شنیده بود، سری تکون داد و نگاه سریعی به افراد جمع شده توی سالن انداخت.
نگاهش روی پسرک قفل شد؛ تنها شاهد پرونده. کسی که شاید یه تلنگر کوچیک توی احساسات چان به وجود آورده بود.
با یادآوری دیشب لبخندی زد و سرش رو پایین انداخت. اون دکتر لعنتی با حرف هاش باعث شب بیداری دادستان شده بود و حالا دادستانی که خیلی روی زمان حساس بود دیر تر از همه رسیده بود و این خودش نشون میداد قرار نیست زندگیش بر حسب سرنوشت پیش بره!تقریبا یک ساعت از زمان برگزاری دادگاه گذشته بود و هنوز جایگاه مظنون، خالی از هر شخصی بود. کاراگاه با کلافگی ساعت طلایی رنگ ظریفش رو چک میکرد و چان با مداد و برگه زیر دستش مشغول بود و کلمات کره ایی شکسته ایی رو کنار هم قرار میداد که باعث گیج شدن چشم های کنجکاو برونو میشد.
چند دقیقه بعد در سالن با صدای بدی باز شد و صداش چندین بار توی سالن مسکوت پیچیده شد. مرد چند قدمی برداشت و درست رو به روی دادستان اصلی توقف کرد. ترس و وحشت رو میشد از سلول به سلول بدنش ترجمه کرد.
"خودش رو کشته! با ضربه گلوله دیشب خودکشی کرده."
دادستان اصلی که چند ثانیه پیش در حال یادداشت سوالات احتمالی بود، با وحشت سرش رو بالا آورد و چشم های سوالیش عامل حرف زدن دوباره مرد جوان شد.
"دیوید هلگوت، تنها مظنون پرونده دیشب با اسلحه خودکشی کرده."
چان نفس آرومی کشید. شاید نیکور همون برقکار ساده بود که بعد از تموم شدن مأموریتش و رسیدن به هدف تصمیم گرفته به زندگیش خاتمه بده.
لبخند پررنگی روی لب هاش نشست که با خم کردن سرش، سعی در پنهون کردنش رو داشت ولی هنوز چند ثانیه نگذشته بود که حرف های برونو توی سرش کوبیده شد."اینجور که معلومه ما دو تا احتمال بیشتر نداریم؛ اول اینکه دیوید قاتل اصلی بوده و با رسیدن به هدفش خودکشی کرده و احتمال دوم اینکه..."
سکوت چند ثانیه ایی سالن رو فرا گرفت. اون خوب میدونست احتمال دوم چیه که از قضا پر رنگ تر و منطقی تر بود. ولی کاش اون وکیل خفه میشد و حقیقت رو توی سر حاضرین جمع نمیکوبید!
وکیل خانواده گروبر، حرف کارآگاه رو کامل کرد:
"احتمال دوم اینه که با توجه به شاهدمون میتونیم بگیم دیوید در حال فرار کردن بوده ولی شاید اون قاتل اصلی رو دیده و فرار کرده. با اینکه تنها مظنون پرونده بود ولی همگی میدونیم که هیچ شکی راجع بهش وجود نداره. اون مرد برقکاره و شب ها برای درست کردن برق روستا به خونه ها میره پس اینکه اونجا چیکار میکرده قابل توجیهه. با توجه به گفته های دادستان قاتل باید چپ دست باشه ولی همه دیوید رو میشناسیم و میدونیم که راست دسته. هلگوت کاملا ایتالیاییه و با توجه به اسم نیکور و روزنامه ایی که پیدا شد، این اصلا با قضیه جور در نمیاد. بیاین قبول کنیم که ما فقط دیوید هلگوت رو برای بازجویی و کمک به روند پرونده میخواستیم."

YOU ARE READING
'𝗖𝗵𝗶𝗿𝗼,,
Mystery / Thriller'𝗖𝗵𝗶𝗿𝗼,, ៹ 𝘎𝘦𝘯𝘳𝘦 : #Mystery #Criminal #Romance #Angst #Smut #Psychology ៹ 𝘈𝘶𝘵𝘩𝘰𝘳 :𝐍𝐘𝐗 ៹ 𝘊𝘰𝘶𝘱𝘭𝘦 :Chanbaek و زمانی که ساختمان های شهر رو به تاریکی می رفت، چراغ خانه ها از ترس سوخته بود و بوی تعفن آور تجاوز دیوار به دیوار این ک...