گاز محکمی از لبای پسر گرفت و با چنگ زده شدن موهاش توسط پسر زیرش و حس نفس تنگی بالاخره از لبای شیرین پسر دل کند!
تهیونگ به سرعت هوا رو بلعید و با چشمای خمارش به جونگکوک خیره شد و برخورد پایین تنه هاشون و حجم زیاد فورمون جونگکوک باعث بیقرار تر شدنش میشد!
جونگکوک هم حال خوبی نداشت!
دستش زیر باسن پسر گذاشت و بغلش کرد!
تهیونگ هم به نوبه پاهاش و دور کمر مرد حلقه کرد تا نیوفته و تو زمان کمی که جونگکوک از پله ها بالا میرفت تا وارد اتاق بشه تهیونگ درحال بوسیدن گردن و خوش تراش مردش بود!مک عمیقی به پوست گردن جونگکوک،جایی که نبض میزد،زد و گاز محکمی گرفت!
مطمئن بود که رد کیس مارک هاش میمونه و با فکر اینکه تمام بدن جونگکوک رو از رد کیس مارک هاش بجا بذاره نیشخندی زد و از روی حرص و خواستن شدید سیبک گلوی پسر رو مکید و در جواب ناله عمیق جونگکوک رو شنید!زمانی که با شدت روی تخت افتاد به خودش اومد و نفس تندی کشید و با چشمای درشت شده اش به جونگکوک که روش خیمه زده بود خیره شد!
اتاق پر شده بود از فورمون شیرین تهیونگ و تند جونگکوک!
فورمون های شیرین تهیونگ کمکی به حال جونگکوک نمیکرد و حتی باعث عطش بیشترش میشد! تهیونگ با موهای بلوند و پخش شده و گونه های سرخ شده اش و پلیور نامرتب توی تنش خواستنی تر از همیشه شده بود و جونگکوک هر لحظه بیشتر و بیشتر خواستار چشیدن امگاش میشد!رکابی توی تنش و درآورد و نگاه براق تهیونگ روی بدن عضله ای و شش تکه پسر درگردش بود و نیپل های قهوه ای رنگ پسر بدجور چشمک میزد تهیونگ رو وادار میکرد تا اون دو نقطه قهوه ای رنگ بمکه و گاز بگیره!
طولی نکشید که خودش هم بدون هیچ لباسی زیر تن ورزیده جونگکوک قفل شده بود و تنها چیزی که تو تنش مونده بود باکسر سفیدش بود!
نگاه تیره جونگکوک رو تن بلوری و سفید پسر در گردش بود و دندون هاش بدجوری خارش گرفته بود و دلش میخواست رون های نرم پسرک رو پر از بوسه و کبودی بکنه!
و البته طولی نکشید که به خواسته اش رسید و حالا دستای پسرک رو قفل دستای خودش کرده بود و خم شده بود و بوسه ها و رد های بنفش رنگ رو تن پسر میکاشت!
تهیونگ ناله هاش و آزاد کرده بود و هربار با بوسه های خیس جونگکوک رو تنش بیقرار تر میشد!
جونگکوک مک محکمی به نیپل صورتی رنگ پسر زد و با دستش مشغول نیشگون گرفتن از نیپل دیگه پسر بود!
اون دو نقطه صورتی بدجور تحریکش میکرد و حالا با عطش جای جای بدن سفید و نرم پسرک رو میبوسید میمکید!
تهیونگ هقی زد و گفت:
"ا..ااهههه جونگ..اوه..فاااککک..هقق د..درد..هااعههه د..داره"
ESTÁS LEYENDO
𝐐𝐮𝐞𝐫𝐞𝐧𝐜𝐢𝐚|✔︎
Romance«Querencia» "کِرنسیا،یک کلمه اسپانیاییست که به معنای مکان امن است! یعنی هرجایی که احساس امنیت داری! مثل گوشه ای از اتاق یا بغل کسی که دوسش داری! هرجای دنجی که احساس آرامش و امنیت میکنی!" ⌇⌇⌇ 𝑪𝒐𝒖𝒑𝒍𝒆: 𝒌𝒐𝒐𝒌𝒗 𝑺𝒊𝒅𝒆 𝑪𝒐𝒖𝒑𝒍𝒆: 𝒔𝒐𝒑𝒆...