ساعت بعد کنار تخت نشسته بودم و کل زمان به چهره ی جرد نگاه میکردم...چه قدر شکسته شده بود..حتی چند تا از موهاشم سفید شده بود...خدایا چه طور ممکنه...چه طور تا ۳۰ روز دیگه ممکنه جرد دیگه زنده نباشه...چشمام پر از اشک بود...گیتارو از کنار تخت برداشتم و به سمت تراس رفتم ... شروع کردم به نواختن و
گریه...جرد تورو خدا تنهام نزار ... زمزمه وار شروع بخوندن کردم...It feels like a tear in my heart
حس اون مثل این میمونه که قلبم پاره شدهLike a part of me missing
مثل این که یک قسمت از قلبم گم شدهAnd I just can’t feel it
و من فقط نمیتونم اونو حسش کنمI’ve tried and I’ve tried
من باید تلاش میکردم, من باید تلاش میکردمAnd I’ve tried
و من باید تلاش میکردمTears on my face I can’t take it
اشک هایم روی صورتم هستند و من نمیتونم جلوشون رو بگیرمIf lonely is a taste then it’s all that I’m tasting
اگر آدم های تنها اینو بعد از تست همه چیز می چشند , منم چشیدمشDo you hear my cry?
آیا تو صدای گریه منو میشنوی؟I cry, oh
اوه, من گریه میکنمCan you hold me?
تو میتونی منو نگهداری؟ (میتونی منو بغل کنی؟)Can you hold me?
تو میتونی منو نگهداری؟ (میتونی منو بغل کنی؟)Can you hold me in your arms?
میتونی منو نگهداری بین بازوانت ؟ (میتونی منو بغل کنی؟)Just wrap me in your arms, in your arms
فقط منو نگهدار بین دستات (فقط منو بغل کن) , بغل کنI don’t wanna be nowhere else
من نمیخوام شخص دیگری باشمTake me from the dark, from the dark
منو از تاریکی بگیر, از تاریکی (منو نجات بده از غم ها)I ain’t gonna make it myself
من اینکارو برای خودم نمیکنمPut your arms around me
دستاتو دورم فشار بده (محکم منو بغل کن)Put your arms around me
دستاتو دورم فشار بده (محکم منو بغل کن)Let your love surround me
بزار عشقت منو احاطه کنهI am lost
من گم شدمI am lost
من گم شدمIf I ain’t got you here
اگر من تو رو نداشتمIf I ain’t got you, I ain’t got nothing at all
اگر من تو رو نداشتم , اگر من تو رو نداشتم هیچی نداشتمCan you hold me?
تو میتونی منو نگهداری؟ (میتونی منو بغل کنی؟)Can you hold me?
تو میتونی منو نگهداری؟ (میتونی منو بغل کنی؟)Can you hold me in your arms?
میتونی منو نگهداری بین بازوانت ؟ (میتونی منو بغل کنی؟)
YOU ARE READING
عشقممنوعه❌Unholy love
Fanfiction📌وضعیت: پایان یافته.⌛🖤 کشیشی که عاشق کسی غیر از خدا شد🖤🥀 به نام پدر پسر و روح القدوس... از کلیسا بیرون زدم ... گریه میکردم ، اشک از چشمانم چون آبشاری به پایین میریخت ، نمیتونستم ادامه بدم ، روی زمین نشستم و هق هق میکردم ، پیراهنه کشیشیمو توی تنم...