Part 21

872 228 31
                                    

تماس تصویری رو وصل کرد و گوشی رو روی میز جوری تنظیم کرد که جفتشون توی اسکرین قابل دیدن باشن.
+ سلام هیونگا...
جونگین با خوشحالی از دوباره دیدن دوستاش با هیجان دست تکون داد.

~ میبینم که نیشت بازه جونگینا.
جونگین درخشان‌ترین لبخندش رو تحویل سه پسر داخل اسکرین گوشیش داد.

+ اهوم، شما حالتون چطوره؟

× ما خوبیم، به شما خوش میگذره؟
این بار کریس با لحن شیطونی پرسید و نیش باز سهون برای به خنده افتادنش کافی بود.
جونگین ترجیح داد سکوت کنه تا گوش‌های سرخ شدش کمتر جلب توجه کنه.

- آره خیلی داره خوش میگذره، خوشحالم اینجا نیستین تا مزاحم خوش‌گذرونیمون بشین.
سهون با خباثت گفت و جونگین سقلمه آرومی بهش زد که فقط باعث شد سهون با خنده دستش رو دور بدن دوست‌پسرش حلقه کنه و اونو به خودش بچسبونه.

¬ پس میشه امیدوار باشیم از کادوی لوهان استفاده کردین؟
همچین سوال رک و راستی از کیونگسو انتظار نمی‌رفت اما پرسیده بودش و باعث خنده‌ی همه به‌جز جونگین که داشت از خجالت توی مبل فرو می‌رفت شد.

- نه هنوز در اون حد خوش نگذشته بهمون.
جواب سهون یه دور دیگه همشون رو به خنده انداخت.

× نینی لازم نیست عین تازه عروس‌ها سرخ و سفید بشی، به‌هرحال این نرمال‌ترین حرفای اکیپمونه نه؟ وقتایی که دور هم جمع میشدیم کم از پایین‌تنه‌هامون حرف نمی‌زدیم.
جونگین به بینیش چین داد و نگاه به اصطلاح دلخوری به کریس انداخت.

+ انقدر بدجنس نباش هیونگ.
بوسه‌ی یهویی‌ای که سهون روی لپش گذاشت باعث شد سه پسر دیگه هو بکشن و جونگین با گیجی به سهون نگاه کنه و پلک بزنه.
سهون سمتش خم شد و جوری که فقط جونگین بشنوه زیر گوشش لب زد:

-تا وقتی جلوشون از خودت خجالت بروز بدی به اذیت کردنت ادامه میدن عزیزم، بهتره با این حرفا کنار بیای، به‌هرحال قرار نیست دست از شوخی‌کردناشون بردارن.
سهون با مهربونی براش توضیح داد و جونگین فقط تونست سرش رو بالا پایین کنه.

~ دیگه نبینم جلوی من با جونگین در گوشی حرف بزنی اوه سهون.
سهون به لوهان چشم‌غره‌ای رفت و جونگین رو بیشتر تو بغلش کشید.

- من با دوست‌پسرم هرکاری که دلم بخواد جلوی چشماتون میکنم. میدونین که هیچ حد و مرزی ندارم.
نگاه برزخی لوهان رو به انگشت شست پاش گرفت. میدونست لوهان داره باهاش شوخی میکنه تا حسادتش رو تحریک کنه اما به‌هرحال احتیاجی هم بهش نبود، چون سهون به طور خودجوش تو این یکی دو روز حتی به لیوانی که جونگین ازش آب میخورد هم حسادت میکرد.

× کی بر میگردی؟
سوال کریس باعث شد توجه همه به سهون معطوف بشه و جونگین با اضطراب نگاهش رو به دوست‌پسرش بده. جواب سهون هرچی که بود قرار بود ناراحتش کنه چون به‌هرحال اون قرار نبود تا آخر عمرش کنار جونگین زندگی کنه. در هر صورت دیر یا زود باید برمیگشت سئول.

Friend With Benefit Donde viven las historias. Descúbrelo ahora