part(6)

368 54 26
                                    

آهنگ و پلی کنید عسلا 🙂

از دید یونگی

نور آفتاب صبح چشمام رو میزد
ولی اتاق من که همیشه تاریک بود ؟
لای پلک هاش رو باز کرد و اولین چیزی که دید هوسوک بین بازو هاش بود
سر پسر دقیقآ توی گردنش مخفی شده بود
بوی لیموی مو های پسر توی بینیش پیچید
تمامی اتفاقات دیروز براش مرور شد

فلش بک شب قبل

پسری با قدم های تند وارد عمارت شد ، نگاه تیز و برنده اش نشون میداد که عصبانیه

یونگی اخم کمرنگی میون ابروهاش بود

و پسر پزشک مقابلا اخمی کرد

_ مین یونگی دقیقا چرا دست از سر من بر نمیداری !

یونگی درحالی که به سمت راهرو میرفت خطاب به پسر گفت

_ چون تو پزشک منی جین و پزشک من باقی میمونی ، و برام مهم نیست اون دوست پسر لعنتیت چقدر از من متنفره

جین چشم هاش رو تو حدقه چرخوند

_ در مورد نامجون صحبت نکن و در مورد خودت و این که چرا اینجام بگو

یونگی بی حرف در اتاق پسر رو باز کرد

جین از دیدن صحنه رو به روش خشکش زد

مین یونگی پسری رو توی یکی از اتاق های خونه اش داشت ، مثل این که اخبار شوکه کننده امروز درست بود چون جین میتونست قسم بخوره یونگی انقدری از آدم ها متنفر هست که وقتی یکی جلوی چشمش  در حال مردن باشه و اون هیچ اهمیتی نده
پس این پسر فرق داشت

جین به سمت یونگی که حالا با خشم نگاهش میکر  برگشت

پسر دندون هاش رو روی هم سابید

_ تو حتی یه پسر بیهوش رو وقتی که خودت دوست پسر داری دید میزنی کیم فاکینگ سوکجین ؟

جین به سمت پسر خوابیده روی تخت رفت

_ انقدر اون فکر های مزخرف رو تو کلت راه نده مین
و دقیق بگو چه اتفاقی افتاد

و یونگی تمام ماجرا رو با کمی تفاوت توضیح داد

جین دست ظریف پسر رو گرفت و کمی اون رو چک کرد

_ به احتمال سرما و شوک عصبی بدنش رو ضعیف کرده باشه ، کنارش بمون ممکنه حالش بد بشه ، اگه بیشتر تب کرد بگو پاشویش کنن و همینطور لباس هاش رو عوض یا کم کن

یونگی نگاهی به صورت رنگ پریده و در عین حال زیبای هوسوک انداخت ، چه طور میتونست حتی الان تا این حد خیره کننده باشه
لب های صورتی نیمه باز و اخم ظریفی که روی پیشونیش بود دل یونگی رو نرم میکرد

جین بعد از برداشت وسایلش رو به روی یونگی ایستاد

_ یونگی نمیدونم زخم روی دستش رو دیدی یا نه ، به احتمال صد درصد به جا مونده از یه خودکشی ناموفق بوده و این رو بگم زخم تا حدی عمیق بوده که حتی نمیدونم این پسر الان چه طور اینجاست  ، این پسر سختی کشیده مثل ما عذابش نده چون مشخصا که یک  بار به طور جدی از زندگیش دست کشیده ، نمیدونم اگه به بار دوم برسه شانس زنده بودن داره یا نه

CharmingTempat cerita menjadi hidup. Temukan sekarang