#8 I'm a fearless!

1.3K 163 40
                                    

دو هفته پیش

••تهیونگ••

-ت‌ت‌تهیونگ...
از اینکه خودم رو سپر بلای اوم دختر کرده بودم حسابی عصبی بودم اما با صورتی خالی از احساس به سمت جه‌بوم برگشتم و گفتم: برام مهم نیست چقدر همدیگرو کتک میزنید اما جه‌بوم...
هیچ وقت شکم یه دختر رو نشونه نگیر! هرگز!
-اینجا چه خبره؟
با شنیدن صدای استاد همه دانش‌آموزها رفتن سرجای خودشون نشستن
به محض نشستنم داخل گروه به جه‌بوم و جه‌هیون پیام دادم:
-بعد کلاس بیاید حیاط پشتی مدرسه

+ده بار بهت نگفتم خودتو کنترل کن!؟جه‌بوم نگاهشو ازم گرفت و درجوابم گفت: بابا تهیونگ تو نمیدونی دختره چقدر میره رو مخم+هرچی! جلو بچه ها میخواستی بزنی تو شکمش! فردا پس فردا هر بلایی سر اون دختر بیاد همه از چشم تو میبیننجه‌هیون سیگاری روشن کرد و به س...

Ups! Ten obraz nie jest zgodny z naszymi wytycznymi. Aby kontynuować, spróbuj go usunąć lub użyć innego.

+ده بار بهت نگفتم خودتو کنترل کن!؟
جه‌بوم نگاهشو ازم گرفت و درجوابم گفت: بابا تهیونگ تو نمیدونی دختره چقدر میره رو مخم
+هرچی! جلو بچه ها میخواستی بزنی تو شکمش! فردا پس فردا هر بلایی سر اون دختر بیاد همه از چشم تو میبینن
جه‌هیون سیگاری روشن کرد و به سمتم گرفت.
-اینطور که معلومه دختره پشتش به یکی گرمه که انقدر راحت واسه خودش شَربازی درمیاره
پوکی به سیگاری که از جه‌هیون گرفته بودم زدم و گفتم: با این دختر نباید به روش خودش برخورد کرد
جه‌بوم ابرویی بالا انداخت و گفت: تو فکری داری؟
پوک دیگه ای به سیگارم زدم و چشمام رو ریز کردم.
-بسپارش به خودم
به جه‌بوم نگاه کردم و ادامه دادم: تو این مدت تو هم سر به سرش نزار و بی محلش کن! تا آخر این ماه، پرونده لی جویون رو بستم

-بسپارش به خودمبه جه‌بوم نگاه کردم و ادامه دادم: تو این مدت تو هم سر به سرش نزار و بی محلش کن! تا آخر این ماه، پرونده لی جویون رو بستم

Ups! Ten obraz nie jest zgodny z naszymi wytycznymi. Aby kontynuować, spróbuj go usunąć lub użyć innego.

••جویون••
-فقط خواستم بهت یادآوری کنم کی هستی و این رفتارهایی که تو مدرسه از خودت نشون میدی در شأن تو و امثال تو نیست!

عصبی تو چشماش نگاه کردم و گفتم: تو هیچی درمورد زندگی من نمیدونی کیم تهیونگ!

صورتشو جلو آورد.
بی حرکت سرجام ایستادم.

NEWTON'S LAW📎Opowieści tętniące życiem. Odkryj je teraz