─Part 00;

747 83 13
                                    

مقدمه:

احساسات تکه‌های مختلف روح آدم‌ها رو تشکیل می‌دن و فقط زمانی که کنار هم قرار بگیرن، می‌تونن به اون‌ها طعم زندگی رو بچشونن. شادی، غم، ترس، شگفتی، خشم و اسامی دیگه‌ای که همه ازشون آگاهن... همه‌ی این احساسات باید با هم و در کنار هم وجود داشته باشن.

در نهایت، انسان تلفیقی از همین احساسات و میزان مناسبی از منطقه اما، چه اتفاقی می‌افته اگه یه نفر از یکی از مهم‌ترین حس‌ها محروم باشه؟

چه اتفاقی می‌افته اگه بنگ چان، درخشان‌ترین احساس و تنها حسی که دلیل تحمل تمام احساسات دیگه‌ست رو توی وجودش نداشته باشه؟

انسان‌ها سیاهی و تاریکی رو تحمل می‌کنن تا به روز برسن و خورشید حتی شده برای لحظات کوتاهی به زندگیشون بتابه... اگه زندگی چان هیچ روشنایی و درخششی رو در هیچ زمانی سپری نکنه، اون برای قدم برداشتن رو به جلو باید نگاهش رو به چی بدوزه؟

𝙃𝙖𝙥𝙥𝙞𝙡𝙚𝙨𝙨 [𝘊𝘩𝘢𝘯𝘓𝘪𝘹]Where stories live. Discover now