تازه از ششمین جلسه امتحان این ترم بیرون اومده بودن و میهی دست بورا رو به مقصد کافه نزدیک دانشگاه میکشید بلکه بورا از حال و هوای غمگینش در بیاد
میهی این بورا رو نمیشناخت اون زیادی ساکت و مظلوم شده بود و دقیقا دو روز بود از شیطنت همیشگی اون خبری نبود، دقیقا از اون شبی که می هی همه چیز رو تعریف کردبا نشستن پشت میز بورا برای دل خوش کردن میهی با لبخندی صورتش رو رنگ داد این کافه رو دوست داشت دیزاین کرم قهوهای سادهای داشت اما دنج بود اما امروز اصلا حوصلهی اهنگ های کافه دوست داشتنیش رو نداشت مخصوصا که الان صدای بکهیون از باندهای کافه به گوش میرسید
میهی برای باز کردن بحث شروع کرد حرف زدن- این امتحان آسون بود ولی فردا امتحان سختی داریم فقط سه تا دیگه مونده
بعد با ذوق ادامه داد: میتونیم تا شروع شدن ترم بعدی بریم خونه واااای که چقد دلم تنگشده
بورا هم که در این زمان تمام انگیزش برای پاس کردن امتحانها رفتن به خونه و گذروندن چند هفته کنار خانوادش و در نهایت حال روحی بهتر بود حرفش رو تایید کرد
_ اره منم دلتنگم کاش زودتر تموم شه بریم
- نگران نباش تموم میشهبورا نگاهش به پشت سر میهی خورد که متوجه پارک هیون مین پسر معروف دانشگاه شد که داشت به سمت اونها میاومد بعد از دو روز بالاخره بورا لبخند واقعی زد و با شیطنت به میهی که از تغییر مود ناگهانی دوستش متعجب بود خیره شد
میهی با شنیدن صدای هیون مین از پشت سرش تازه متوجه قضیه شد و با لبخند زوری جواب اون پسرک خوشتیپ رو داد
هیون مین رو به میهی گفت: میتونم وقتتون رو بگیرم خانوم کیم؟میهی بدون اینکه از روی صندلی بلند بشه گفت:بفرمایید آقای پارک
هیون مین نیم نگاهی به بورا اندخت و گفت: ببخشید اما یه کار خصوصی باهاتون داشتم
بورا کاملا از اینکه پسر معروف دانشگاه روی دوستش کراش بود خبر داشت
علیرغم چشم و ابرو اومدن میهی و اشارههاش برای نرفتن، می هی بلد شد و لبخند کمرنگی زد
_میهی من...
همون موقع گوشیاش زنگ خورد و بورا با نگاه کردن به اسکرین لبخندی زد
_ اوه من باید جواب بدم مامانمه، بعدا میبینمت میهیو برای میهی حرصی و هیون مین ذوق زده دستی تکون داد و از کافه خارج شد
سریع جواب تلفنش رو داد که صدای مهربون اما گرفته مادرش بلند شد
_بورایا چرا اینقد دیر جواب دادی دیگه داشتم نگران میشدم!_سلام مامان..عااا ببخشید دستم بند بود، چیزی شده؟
_چیزی نیس، زنگ زدم بدونم کی امتحانات تموم میشه؟
DU LIEST GERADE
LOVE NOTEBOOK VOLUME TWO (Completed)
Fanfiction▪︎دفترچه عشق جلد دوم▪︎ داستان از همینجا شروع میشه دنبال جلد اول نگرد "عشق واقعی از همینجا شروع شد" ژانر : عاشقانه،اجتماعی،اسمات(یه کوچولو) کاپل : استریت ( دختر× پسری) وضعیت آپ: تمام شده شخصیت ها: بکهیون ، جونگده، سهون، کیونگسو، شیومین ، بورا، می...