روزای جهنمی

62 18 13
                                    

******

هر چهارتاشون روبه‌روی جونگده‌ای که روی کاناپه دراز کشیده بود و به سقف زل زده بود نشسته بودن و با نگرانی به دوستشون نگاه میکردن

بعد از اینکه شیومین با تک‌تکشون تماس گرفت و سراغ جونگده رو گرفت و از وضعیتش گفت نگرانی مثل خوره به جونشون افتاده بود و همشون بسیج شدن و شروع کردن دنبالش گشتن

آخر با تماس شیومین و دیدن جونگده توی خونش اون نگرانی کمتر شد ولی از بین نرفته بود

هنوز حرفایی که روانپزشک جونگده سه سال پیش با بی‌رحمی کامل توی صورت تک تکشون کوبیده بود رو فراموش نکرده بودن به وجود اومدن بحران ‌های روحی امکان اینکه جونگده رو به اون دوران جهنمی افسردگی حادش برگردونه زیاد بود و این چیزی بود که همه‌ی اون‌ها ازش وحشت داشتن

بالاخره کیونگسو به حرف اومد
-نمیخوای چیزی بگی؟

جونگده غرق در افکارش جوابی نداد

اینبار سهون به حرف اومد
-هیونگ...

جونگده همون‌طور که توی دنیای خودش غرق بود وسط حرفش پرید
_ گفت بهتره راهمون از هم جدا بشه گفت نمی‌خواد بدل عشق قدیمم باشه گفت خودخواه نباشم

یه قطره اشک از گوشه چشمش چکید بلند شد نشست و به دوستاش زل زد
_ فکر میکنه دوستش ندارم فکر میکنه هیچ وقت دوستش نداشتم قبول دارم اشتباه کردم از اولش اشتباه قدم گذاشتم اما اشتباه ادامه ندادم

با التماس به دوستاش نگاه کرد و ادامه داد: قسم میخوردم اشتباه ادامه ندادم اون واسه من فقط می‌هیه نمیدونم چیکار کنم منو ببخشه

بکهیون کلافه دستی به صورتش کشید و از جا بلند شد
شومین: کجا میری؟

بکهیون: میرم وسایلم رو جمع کنم بیام اینجا بهتره تا وقتی اوضاع درست میشه تنها نباشه

جونگده سرش رو فشار داد و چشماشو بست
_ نمی‌خواد بکهیون همینطور راحتم می‌خوام تنها باشم

شیومین هم از جا بلند شد و گفت: اما ما ناراحتیم، منم میمونم

کیونگسو: منو سهون هم میمونیم شما کارتون تایم مشخص نداره ممکنه هر لحظه بهتون زنگ بزنن
سهون: اینطوری دیگه کسی دلواپس نمیشه

******

با صدای گریه می هی از خواب پرید هوا هنوز تاریک بود می‌هی وسط تختش نسسته بود زانوهاشو جمع کرده بود و مظلومانه اشک می‌ریخت بورا سریع بلند شد

فاصله چند قدمی تخت‌هاشون رو طی کرد و کنارش نشست دستشو دور شونه‌های دوست عزیزش حلقه کرد و‌ به خودش تکیه‌ش داد
_ گریه کن می‌هی، نذار چیزی تو دلت بمونه خودتو خالی کنی بذار دلت از این خشم و غم خالی بشه هر چقدر دوست داری گریه کن

LOVE NOTEBOOK VOLUME TWO (Completed)Where stories live. Discover now