Chapter 9 & 10

4.7K 302 49
                                    


(همان لحظه داخل ماشین تهیونگ)

_فقط انجامش بده و اون در لعنتی رو باز کن.

با دیدن اینکه جونگ کوک هنوزم گیج بهش نگاه میکنه فقط باعث میشد بخواد از حرص فریاد بکشه، نمیتونست باور کنه که قراره جونگ کوک رو از دست بده.

همه چیز داشت سریع تر از چیزی که فکر میکرد اتفاق میوفتاد.

_اون در لعنتی رو باز کن جئون فاکینگ جونگ کوک! میبینی منو؟

دست راستش رو با حرص از روی فرمون برداشت و با باز و بسته کردن مشتش بهش فهموند که دستگیره در رو بگیره و بازش کنه، اما جونگ کوک فقط لباش تکون میخورد و اخم کرده بود.

تهیونگ نمیتونست بیشتر از این سرعتش رو کنترل کنه.

_خواهش میکنم، تو نباید چیزیت بشه! فقط اون درو باز کن و بذار نجاتت بدم...

با دیدن باز شدن در سمت راننده جونگ کوک سریع چشماش از تعجب گرد شد و با خوشحالی مشت ارومی به فرمون زد، اما هنوزم نمیدونست میتونه چیزی که تو ذهنش داره رو انجام بده یا نه.

باید عجله میکرد!

نگاهی به کپسول نیتروی پشتِ دنده انداخت و نیشخند زد، به آرومی و خیلی ریز سرعتش رو کم کرد تا جایی نزدیک به پشت ماشین جونگ کوک فقط چند فوت عقب تر از پورشه ی مشکی و مخملی رنگش قرار بگیره، هر جور شده باید اون درو از بدنه ی ماشین جدا میکرد.

نگاهی به دکمه ی قرمز وصل شده به سیستم موتور انداخت و با تنظیم کردن زاویه ی ماشین دکمه رو فشار داد فقط ثانیه ای طول کشید تا بتونه صدای مایعِ نیترو رو که با فشار وارد سیلندر موتور تزریق میشه رو بشنوه و لحظه ی بعد تنها سرعت بود که حس کرد.

_همینه کیم ...

با اولین برخورد محکم به درِ راننده ی سمت جونگ کوک، نیشخندش پررنگ تر شد و دوباره دکمه ی نیترو رو فشار داد و برخورد محکم دیگه ای با در ماشین ایجاد کرد، لحظه ای کنترل ماشین خودش از دستش خارج شد و لاستیکا با صدای بلندی روی آسفالت کشیده شدن اما تهیونگ کنترلش رو به دست گرفت وعرق تمام پیشونی و موهای تازه رنگ شدش رو خیس کرده بود، نگاه خیره اش رو به در انداخت اون کاملا در حال کنده شدن بود و روی زمین کشیده میشد حتی به راحتی میتونست جرقه های ریزی که با کشیده شدن لبه ی تیزش رو زمین ایجاد میکنه رو ببینه و این یعنی چیزی تا موفقیت باقی نمونده بود و تنها مسئله ی ترسناک زمان بندی بود ...

_امیدوارم بعد نجاتت بخاطر در ماشینت منو نکشی.

تهیونگ لحظه ای جونگ کوک رو مخاطب قرار داد با نگرانی زمزمه کرد و با فشار دادن دوباره ی دکمه ی نیترو با سرعت به در برخورد کرد و باعث شد با صدای بلندی از جاش کنده بشه و بعد از غلت بین درختای انبوهی که دو طرف جاده قرار داشت گم بشه...

𝑻𝒉𝒆 𝑾𝒆𝒂𝒑𝒐𝒏(𝑲𝒐𝒐𝒌𝑽)Where stories live. Discover now