Min yoongi?!
تهیونگ ترجیح میداد که اون دو پسر رو وارد یکی از کوچه های خراب و ترسناک سئول نکنه ، ولی جیمین باید با اون میرفت تا مشخصات فردی رو که خواب دیده بود بده .
پسر گلفروش این مسئله رو به جونگکوک گفته بود ، ولی کی میگه که پرنس جوان اورنا قراره به حرف یه پسر گلفروش گوش کنه؟
جونگکوک در حالت عادی ، شیطنت هاش رو که نصف سرزمین گرگینه ها از دستش عاصی بودن و اعتراض میکردن گوش نمیکرد ، پس قطعا هیچ راهی برای منصرف کردن اون پسر وجود نداشت!
"ببین جونگکوک اونجا ممکنه چیزایی ببینی که برات جالب نباشن "
پرنس جوان بی توجه به اخطار های جدی تهیونگ ناخن های بلند شو نوازش میکرد .
جیمین که بین اون دو نفر در حال راه رفتن بود ، به جونگکوک نگاه کرد که فقط علاوه بر ناخن هاش سرشم الکی تکون میداد ، جیمین میدونست اون پسر از موضعش پایین نمیاد ، وزیر ، سمت تهیونگ که راستش راه میرفت برگشت و دید هنوز هم با عصبانیت و تکون دادن دست هاش درگیر راضی کردن جونگکوکه.
جیمین نفس عمیقی کشید و هر دو تا دستاشو روی دهن جونگکوک و تهیونگ گذاشت ولی دوباره درد بدی توی دستش پیچید و دستشو از روی دهن تهیونگ برداشت
همونجور که راه میرفت و نسبت به چشای بزرگ شده اونا بی توجه بودبا نگاه به روبرو حرفشو زد
"تهبونگ حتی تلاش نکن که جونگکوک رو منصرف بکنی "و به سمت تهیونگ برگشت ، گلفروش ابرو های فندقیشو در هم کشید و گازی کوچیک از دست ظریف جیمین گرفت. دوباره انگشت هاش سوختن ولی بی توجهی کرد
وزیر جوان ، اخمی کرد و با گفتن "وحشی " سمت جونگکوک چرخید ، اون پسر مثل همیشه سعی داشت با چشم های تیله ای و مظلوم کردن اونا باعث بشه جیمین از کار اشتباهش بگذره
و البته که جیمین میگذشت ولی نه این بار که جون اون پسر وسط بود
"چشاتو برای من اونجوری نکن ، پشت خودم میای و دستمو ول نمیکنی"اخمی کرد و دهنش پشت دست جیمین شروع به تکون خوردن کرد ، اون موفرفری سعی داشت که با حرف هاش جیمین رو ساکت بکنه ولی وزیر اورنا کوتاه نمیومد.
جیمین با پشت دست ضربه ارومی به لب های قرمز جونگکوک زد و جلوتر از اونا شروع به راه رفتن کرد ، دست هاش روی لباس زر کوبش جمع شده بود و با کوبوندن پاهاش روی زمین به اون دو نفر میخواست بگه که دنبالش بیان.
جونگکوک و تهیونگ با شدت سرهاشونو سمت هم برگردوندن.
"فکرشم نکن بزارم کاری بکنی گلفروش"
تهیونگ ابرو هاش رو بالا انداخت و پوزخندی زد ، که از نظر جونگکوک ترسناک بود ، باعث شد جونگکوک یه قدم به عقب بره
تهیونگ انگشتشو سمت جونگکوک گرفت و پشت سر هم تکونش میداد
YOU ARE READING
𝐍𝐚𝐤𝐞𝐝 𝐀𝐧𝐠𝐞𝐥
Randomزمان! کلمه ای که توی دنیای پرنس گرگینه ها ، جئون جونگکوک، نقطه ضعف بود. اون پسر با زیباترین سیما و مدهوش کننده ترین صدا ، کسی که همه الفاها و حتی امگا ها دنبالش بودن ، با زمان زندگیش رو تغییر داد! چه اتفاقی میفته اگر کیم تهیونگ ، پسر زمردی ، کسی که...