پنهان کردن حقیقت و راز های ممکن و جایگزین کردنش به عنوان دروغ، مثل این میمونه که ریشه ای رو درخاک بکاریم و بجای اینکه بهش آب و نور برسه، خاک بیشتری دراختیارش قرار میدیم تا ازش محافظت کنیم. اما گیاه برای زندگی کردن به هرسه عامل احتیاج داره و درصورت کمبود این عوامل نمیتونه به زندگی کوچیکش ادامه بده و میمیره! و جای شکی هم نداره که امروزه اکثر آدما دروغ شیرین و به جای حقیقت تلخ قبول میکنن که درآخر منجر به آسیب خودشون میشه.
.
.
+مهارتت توی بازیگری رو تحسین میکنم پسر!
آهی از روی ناراحتی کشید و جواب مرد بزرگتر رو با سکوت داد.
+جونگ کوک؟ پسرم پشت خطی؟
-من پسرتون نیستم قربان و ممنون میشم زودتر کارتون رو بگین.
از حجم استرسی که بهش وارد شده بود لبش رو گزید.
هنوز هم نمیتونست با تماس تلفنی کنار بیاد. ترجیح میداد همه به جای زنگ زدن بهش پیام بدن، اینطوری واسه یِ کسی که درونگرا بود آسون تر میشد!
+طرز برخوردت درست نیست پسرکم، خواستم امشب باهم شام بخوریم میای؟
-ترجیح میدم تنها باشم.
مکث کرد و بعد از گذشت چندثانیه ادامه داد:
-جهتِ یادآوری فردا تولد تهیونگه، پدر خوبی براش باش.
+خوب برنامه یِ زندگیشو حفظ شدی!
-کیه که تاریخ تولد آیدل مورد علاقشو ندونه؟
+قراره هفته ی دیگه یه فن ساین برگزار بشه، ازت میخوام به اونجا بری.
-فکر میکنم واضح بهتون گفتم که نمیخوام کارهای کثیفتونو پیش ببرم!.
تک خنده ای کرد و با لحنی که به تهدید کردن نزدیک بود ادامه داد؛
+پس قراره با مادر عزیزت خداحافظی بکنی؟ اوه پسر بیچاره.
-قسم میخورم حتی اگه نوک انگشتتم بهش بخوره میکشمت کیم.
+یا برو به فن ساین و از همه چی عکس برداری کن و خبرا رو برام بفرست و یا دیگه حق دیدن مادرت رو نداری جئون جونگ کوک، متوجهی؟
روی اسمش تاکید کرد و نفسش رو بیرون داد.
"عوضیِ پست فطرت" زیر لب زمزمه کرد و رسا جواب داد:
-بله قربان، تمامی اطلاعات براتون ارسال میشه!
پکی به سیگارش زد و سرفه ای کرد.
+خوبه، الانم برو و خبری که به ایمیلت ارسال شده رو منتشر کن!
از روی عصبانیت گوشی رو قطع کرد و دستی به زیر موهاش کشید. روی کاناپه نشست و لپ تاپ طوسی رنگشو باز کرد، وارد وبسایتی شد که به نظر میرسید اونجا اکانت های مختلف چی داره. به اکانتی با نام "jk" ورود پیدا کرد و متنی که از قبل کپی شده بود و توی قسمت "پستِ جدید" قرار داد و با چند بار خوندنش مطمئن شد که اشتباهی داخلش وجود نداشته باشه.
لبخندی از سررضایت زد و دکمه ی ارسال رو لمس کرد:
"پارک جیمین و جانگ هوسوک،دونفر از اعضای گروه بی تی اس چند جا درکنار هم دیده شدن، بنظر میرسه که باهم قرار میزارن."~~~~~~~~~~~~~~~~~~
هایی
خب نمیدونم چی بگم، پارت جدید خدمت شما^^
بنظرتون جونگ کوک و پدر تهیونگ چه رابطه ای باهم دارن؟
YOU ARE READING
BlueRose' | رزِآبي
Romanceکیم تهیونگ آیدلِ معروف بوی بند بی تی اس زندگیه آروم و بدونِ شیب ولی درعین حال هیجان انگیزه و لذت بخشی رو طی میکنه تا اینکه یک ساسنگ فن سعی میکنه زندگیشونو بهم بریزه، درهمین حال جئون جونگ کوک پسری که گلفروشی نزدیک خونه یِ تهیونگ خریده سعی درارتباط...