P.17 (Meeting after seven years)

3.3K 388 58
                                    


هیونجون با خونسردی کامل رو به روی سارا و سومین ، در حالی که پاهای مرد کنارش رو نوازش میکرد ، نشسته بود.

سومین با چشم های برزخیش به هیونجون خیره شده بود و از شدت عصبانیت نمیتونست حرف بزنه.

/سومین ، عزیزم! خودت میدونی که هیچوقت از روی عشق باهات ازدواج نکردم ، و اگه هم کرده باشم به هر حال گرگم زیادی به رابرت گرایش داره.

نگاهی به رابرت که بخاطر لمس هاش سرخ شده بود انداخت. خم شد و توی گوشش جوری که همه بشنون لب زد :

/مگه نه عزیزم؟

رابرت در صورتی که داشت ابهتشو حفظ میکرد ، با خونسردی و لبخند نرمی سر تکون داد.

#درسته قند عسلم.

هیونجون در حالی که به چهره ی شکه ی دوتا لونای سابق نگاه میکرد دست رابرت رو گرفت و از خونه خارج شدن.

هیونجون ، رابرت رو به دیوار کنار چسبوند و لب هاش رو روی لب های جفتش گذاشت.

لب هاشون با ریتم خاصی روی هم میرقصیدن و صدای خیسی رو به وجود آورده بودن.

هیونجون در حالی که عرق کرده بود و نفس نفس میزد از خواب پرید.

/این چه فاکی بود؟! میدونم که خیلی دلم براش تنگ شده ولی خوابش خیلی...

لرزی به تنش افتاد و با کشیدن دست هاش به صورتش نفس عمیقی کشید.

اینکه سومین بفهمه این همه مدت با رابرت ارتباط داشته باعث میشد بخواد همین الان خودشو بکشه چون مطمئن بود سومین خون به پا میکنه.

رابطه ی بین دوتا آلفا خیلی رایج نبود و از هر سی تا کاپل ، ممکن بود یکیشون کاپل دوتا آلفا باشه.

و رابطه ی هیونجون و رابرت هم همینطور بود.

دوتا آلفا که همو خیلی میخواستن.

.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.

تهیونگ روی مبل نشسته بود و داشت در حالی که تست و نوتلاش رو گاز میزد ، سریال نگاه میکرد.

با به صدا در اومدن زنگ خونه ، فکر کرد جونگ کوک از شرکت برگشته و در حالی که یه شورتک کوتاه تا بالای رون هاش پوشیده بود و پاهای ظریف و سفیدشو به خوبی نشون میداد.

در رو با لبخند مستطیلیش باز کرد اما با دیدن چهره ی پسری که قشنگ معلوم بود کره ای نیست ، مواجه شد.

پسر قد بلندی داشت و عضله ای و خوش چهره بود.

پسر با لحجه ی غلیظ بریتیشش شروع به صحبت کرد.

%where is the jungkook?
(جونگ کوک کجاست؟)

تهیونگ اخمی کرد.

_why do you want to know?!

(چرا میخوای بدونی؟)

%oh you can speak english? Amazing. I thought we will wait for you dear boyfriend to come and translate my fucking words!

▪︎FORCED MARRIAGE▪︎Where stories live. Discover now