E1: برگ رقصان

405 87 134
                                    


⚠️⚠️⚠️⚠️ هشدار ⚠️⚠️⚠️⚠️

اگر زمان خوندن، جمله ها بالا پایین بود یا تکرار شده بودن، بخاطر اینه که من هر از گاهی این فیکشن رو ادیت میکنم.

برای درست شدنش اگر قبلا داستان رو به ریدینگ لیستتون اضافه کردید. باید یه بار حذفش کنید و دوباره اضافش کنید ❤️

____________________________________

Red line - Seosen 2
____________________________________

صفحه اول:

به‌‌ نام خدایی که نمیدونم وجود داره یا نه. مامان میگه وجود نداره ولی معلما میگن اون وجود داره و از ما مراقبت میکنه. منم دوست دارم باور کنم که وجود داره. اما اگر اون بالا پشت ابر ها هست پس چرا به من کمک نمیکنه؟ چرا میزاره هر شب با درد بخوابم و چرا دوست پسر مامانمو نمیکشه؟ ازش بدم میاد. ازش متنفرم. از مامانمم متنفرم. از بچه های مدرسه هم‌ متنفرم. دلم میخواد معلمم هم بمیره چون نقاشیمو نشون مامانم داد و گفت بخاطر نقاشی ای که کشیدم باید ببرنم پیش روانشناس. روانشناس کجاست که مامان انقدر از بردنم پیشش عصبانی شد و وقتی رسیدیم خونه بخاطر اینکه اون نقاشیو کشیدم کتکم زد؟

دلم میخواد همشون محو بشن. کاش میشد همه آدم بزرگا و هم‌کلاسی های احمقم محو بشن. چرا اونا شبا‌ راحت میخوابن؟ چرا هیچ جاشون هیچ وقت کبود نیست؟ چجوری از ماماناشون یا دوست پسر مامانشون کتک میخورن که‌ هیچ جاشون زخم نمیشه؟ بخاطر اینه که بابا دارن؟ یعنی منم‌ بابا دارم؟ معلما فکر‌ میکنن مینسوک بابامه،
اما‌ اون فقط دوست پسر مامانمه.

_____________________________________

《 Seosen 2 》

نسیمی از پنجره نیمه باز به داخل وزید‌ و برگ سرسبز و سبکی رو وارد اتاق کرد. برگ در جای جای اون اتاق تاب می‌خورد. اتاقی که در طی این ۵ سال تغییرات زیادی کرده بود. تم تمام مشکیش رنگارنگ و متنوع شده بود. دو تخت در دو طرف اتاق برداشته شده بودن و جاشون رو یک تخت بزرگ دو نفره گرفته بود.

برگ کوچیک به نرمی از روی همشون گذشت و در آخر از لابه‌لا تابلو های عکس که گذر زمان رو نشون میداد رقصید و نهایتا روی صورت یکی از دو پسر روی تخت نشست.

بکهیون از خارشی که روی بینیش حس کرد، تکون ریزی خورد و همزمان با کنار زدن برگ چشم هاشو باز کرد. قلتی زد و وقتی نگاهش به چانیول افتاد لبخند روی لبهاش نشست.

چانیول، پسری که عاشقش بود‌ کنارش توی خواب غرق بود و همین بکهیون رو وسوسه کرد تا خودشو بیشتر سمتش بکشه و بوسه آرومی روی پلک های درشت و بستش بزنه.

🔴▪Red line▪🔴 Seosen2Donde viven las historias. Descúbrelo ahora