Part¹⁶

196 17 22
                                    

_____________________

Taehyung:
به جونگکوک که زیرم بود نگاه کردم
با اون چشمای خمار از لذتش که همه دنیام شده بود بهم خیره شده بود
بدن لخت وبرفیش پر از هیکی های بنفش و ارغوانی شده بود که تو همین چند دقیقه با لبام تشکیل شده بود

بوسه ای روی نیپل صورتی و برامدش زدم و تو دهنم کشیدمش
میمکیدم و اون ناله های بهشتیش رو آزاد میکرد
مثل بچه ای که تشنه شیر مادرشه فقط نیپلاشو میمکیدم
از نیپلاش دست کشیدم و سرمو بالا آوردم تا بهش نگاه کنم

دستش که تا اون لحظه تو موهام گره خورده بود و سرمو به خودش میفشرد رو روی صورتم گذاشت و گونمو نوازش کرد

منو نزدیک خودش برد و فاصله لبامونو به صفر رسوند
همونطور که لباشو به آرومی میبوسیدم دستمو سمت بوتیش بردم و تو دستم فشردمش

کمی خودشو از تخت جدا کرد و ناله ای تو دهنم کرد که زبونمو وارد دهنش کردم و جای جای اون هفره داغو فتح کردم

دستمو روی سوراخ خیسش کشیدم و باهاش بازی کردم که لرزششو زیر بدنم حس کردم
بعد گذاشتن بوسه آرومی از لبای پف کردش جدا شدم و لاله گوششو بین لبام گرفتم و مک آرومی زدم

سرمو بلند کردم و به صورت فرشته گونش نگاه کردم
خیلی آروم ناله میکرد و چشماشو بسته بود
بوسه ای روی پیشونیش زدم و لوب رو روی انگشتم و سوراخ نبض دارش ریختم

و یه انگشتم رو آروم و با ملاحظه واردش کردم

کوک: ا.اییی د.رش بیار هق ددی د..درد د.د.دارههه

ته: هیششش آروم باش عزیزم الان عادت میکنی

(تازه یه انگشته جونگکوکا دیکشو چی میگی؟)

بعد دقایقی انگشتمو به حرکت درآوردم و تو حرکت انگشت دومم رو هم اضافه کردم و قیچی وار تکون میدادم

ناله هاش که از سر درد و لذت بودن رو آزاد کرد

خنده ای به قیافه کیوتش کردم که کتفمو چنگ زد و ‌کلا خندم محو شد و داد آرومی از سر درد زدم

کوک: ب.بهم ن.خند آههه ددی ب.بد

خنده بمی کردم و انگشت سوممو واردش کردم
از درد لذت بخش اشکاش سرازیر شد

ته: هیششش تموم شد عزیزم...میخوای ادامه ندیم؟ هوم؟

کوک: ن.نه آههه من دیکه..لعنتیتو م.میخوام.فاک

انگشتامو خیلی آروم از سوراخش خارج کردم که نالید
دیکمو به سوراخش میکشیدم و اون بیقرار تر میشد
یه ضرب واردش شدم که دادی کشید

کوک: دیکهددد ..ایییییی چی تو اون کله پوکته آخ درد دارههههه

ته: آروم باش عزیزم اگه آروم واردت میشدم بیشتر درد داشت

کوک: آهههه ب.باشه حرکت کن

ضربه های آروم میزدم تا پروستاتشو پیدا کنم
با برخورد به نقطه ای جیغ خفه ای کشید و لرزی کرد
ضربه هامو رو همون نقطه متمرکز کردم و سرعت و قوت ضربه هامو بیشتر میکردم

روناش لرزید و دیکش تکون خورد و نزدیک بودنشو نشون داد
دستمو دور دیکش حلقه کردم و دیکشو پمپ کردم
که با ناله بلندی تو دستم اومد منم بعد چند ضربه عمیق تو سوراخش اومدم

دستم و شکمشو تمیز کردم وکنارش روی تخت دراز کشیدم و تو بغلم کشیدمش
بوسه ای رو موهاش کاشتم

کوک: دوست دارم دد

ته :ولی من عاشقتم

خنده بیحالی کرد و بیشتر تو بغلم خزید

براید بلندش کردم و بردمش حموم

کوک:دد الان خوابم میاد

ته:تو بخواب بیبی من میشورمت

با لبخند چشمای ستاره ایشو بست و خوابید وانو پر کردم و شامپو با رایحه توتفرنگی رو ریختم تو آب تا کف کنه

نشستم تو وان و به خودم تکیش دادم سرشو گذاشتم روی شونم که موهاش پخش شد تو صورتش
برای اذیت نشدنش موهاشو کنار زدم و به صورت بی نقصش زل زدم

بوسه ای روی بینیش زدم که بینی کوچولوش تکون آرومی خورد

بدنشو شستم
موهاشو خیس کردم و شامپو با رایحه کوکی شکلاتی رو کف دستم ریختم و موهاشو باهاش شستم بعد شستن خودم

دوباره بغلش کردم و رفتیم بیرون
روی تخت خوابوندمش و از تو کمد باکسر و لباس خواب بیرون اوردم
چشمم به سوراخ ملتهبش خورد
بوسه ای روش زدم ولباساشو تنش کردم

لباسای خودمم پوشیدم و رفتم روی تخت
که اومد تو بغلم و سوشو روی سینم گذاشت
موهاشو نوازش کردم و سرشو گذاشتم رو بازوم و خوابیدم

با درد دندم بیدار شدم و یه کله نارگیلی روی سینم دیدم
دوباره چشمامو بستم که صدایی از روی کاناپه شنیدم به کاناپه نگاه کردم و هیونگارو دیدم که با چشمای قلبی و یونگی هیونگ پوکر نگامون میکنن

آههه گااااددد چرا نمیزارن بخوابیممم
بی تفاوت خوابیدم و به صدای اعتراضشونم توجه نکردم

یونگی: بیاید بریم بابا علافمون کردین اه

سیلاممم چطورید
ببخشید دیر شد
راستی با اضافه شدن یه بوک دیگه فقطشنبه ها این بوکو آپ میکنم
آهان برای جیمین با کی کاپل شه؟
یه دختر؟
سپ؟
نامجین؟
یا کاپل دیگه که اسپویل نمیکنم؟
با تهکوک نمیشه چون کاپل اصلی فیک تهکوکن
بوراهه💜

Has llegado al final de las partes publicadas.

⏰ Última actualización: Apr 07, 2023 ⏰

¡Añade esta historia a tu biblioteca para recibir notificaciones sobre nuevas partes!

Love or Betrayal?Donde viven las historias. Descúbrelo ahora