"مشترک گرامی، شماره شما به علت عدم فعالیت و پرداخت بدهی ها، تا اطلاع ثانوی مسدود میباشد. لطفا پس از دریافت این پیام، جهت جبران بدهی های خود به نزدیک ترین درگاه مخابرات مراجعه کنید... یا شاید هم نکنید. اصلا چه اهمیتی داره؟ تو که هیچوقت قرار نیست این رو بشنوی مگه نه؟ نمیدونم کجایی یا چه اتفاقی افتاده اما این شماره مثل خیلی از شماره های دیگه فراموش شده... شاید هم مثل خیلی از آدم های دیگه! بعد از یک ماه تماس گرفتن با فردی که دیگه وجود نداره، به اون افسردگیای که بقیه بچه های اینجا راجع بهش میگفتن دچار شدم.
کی میدونه پشت شماره های خالی چی گذشته؟ این ندونستن باعث میشه ذهنت به هرجایی بره. من امید دارم که تو زندهای اما نمیتونم این حقیقت رو پنهان کنم که الان دارم با یه روح حرف میزنم. شاید این همون جنون ناشی از افسردگی باشه، کی میدونه؟ به هرحال من اینجا نشستم، تایم ناهارم رو با تو میگذرونم و در تلاشم که تصور کنم همصحبتی دارم.
مشترک گرامی، روی این برگه تو رو مین یونگی صدا میزنن ولی ممکنه این شماره مال خودت نبوده باشه پس من احتمالا هیچوقت اسمت رو واقعا نمیفهمم اما دوست دارم بدونی که اسم من جیمینه. پارک جیمین. اهل بوسانم و رویای فیگور اسکیتینگ رو داشتم اما الان چیزی بیشتر از یک پشت خطی که هیچکس حتی برای تموم شدن حرفاش صبر هم نمیکنه، نیستم. یک چیز دیگه هم که مطمئنم الان راجع بهم فهمیدی و قراره خیلی باهاش برخورد داشته باشی اینه که من پر حرفم.
خداحافظی حتی در خلاء هم کار سختیه پس من اینجا خیلی یهویی انجامش میدم تا جفتمون راحت باشیم. تا فردا خدانگهدار... چینگو."
YOU ARE READING
The CALLEE || Yoonmin ✔
Fanfiction"مشترک گرامی، شماره شما به علت عدم فعالیت و پرداخت بدهی ها، تا اطلاع ثانوی مسدود میباشد. لطفا پس از دریافت این پیام، جهت جبران بدهی های خود به نزدیک ترین درگاه مخابرات مراجعه کنید." __________________________ یونگی، بعد از اتمام سربازی به خونه بر...