انگار یه سطل آبیخ ریختن رو سر بکهیون.
با بهت چرخید سمتش که یهو قیافهی جدی چانیول از هم پاچید و زد زیر خنده.
+ جدی گرفتی؟
وای پسر تو خیلی باحالی.با کمک عصاش ایستاد و اومد سمت بکهیون.
دو انگشتشو بالا برد و باهاشون ضربه ارومی به پیشونیِ پسر کوچیکتر زد.
با تهموندهی خندهش زمزمه کرد
+ من استریتم.
خب؟یکم مکث کرد و ادامه داد
+ عاشقم نشو و اینشکلی کار جفتمونو سخت نکن.بکهیون ناباورانه تکخندهای کرد.
- یا... یا... تو ...چانیول روی صورتش خم شد
+ من چی؟- تو یه احمقِ از خود راضیای!
اینو گفت و با دندونایی که روی هم میفشرد از کنارش رد شد.چانیول نیم نگاهی به مسیری که رفته بود انداخت.
"اون خیلی کیوته."
لبخند بهلب سمت اتاق رفت و روی تخت دراز کشید.از کولیبازیای بکهیون یهحدسایی میزد، با سوال امشبش و جوابی که گرفت دیگه مطمئن شده بود.
سربهسرِ بکهیون گذاشتن واسش یه سرگرمی شده بود.
تمامِ چندروزِ بعدش، بکهیون سرسنگین شده بود و با کمکِ گوگل تنها کاری که انجام میداد غذا درست کردن بود.
البته که چانیول بهزور اون غذاها رو میخورد و حس میکرد الان کل معدهشو بالا میاره.چانیول بخیههای سرشو کشیده بود و حالا دست و پاش فقط توی گچ بودن و دستوپاگیر!
از اونشب و اون بحث مسخرهشون، بکهیون بیشتر به رفتارای چانیول ریاکشن نشون میداد و مدام از خودش سوال میپرسید چه حرکتی ازش سر زده که باعث شده چانیول فکر کنه ازش خوشش میاد؟
+ بکهیونا باتوام، کجایی؟
سرشو بالا گرفت، صداش کرده بود؟
- بامنی؟
+ چندنفر کلا تو این خونهس که چندتاشم بکهیون باشه؟بکهیون ادایی دراورد.
+ میخوام برم حموم.
- خب بفرما برو، مجوز باید صادر کنم؟
+ بهجای تکون دادن زبونت، یکم اون سلولای خاکستریتو تکون بده. مطمئنا اگه سالم بودم نمیومدم به تو بگم.
- الان میگی بیام ببرمت حموم؟ قرارداد بچهداری که امضا نکردم.
+ یا بکهیونا! دست راستم تو گچه، سرمو نمیتونم بشورم. فقط سرمو بشور. از اونروز حموم نرفتم.
همینم سختته؟بکهیون چشمغرهای بهش رفت.
- اونوقت دست و پاتو میخوای چیکار کنی خیس نشه؟+ کیسه فریزر گذاشتن واسه همین روزا.
جوری با غرور اینو گفت که بکهیون فکر کرد هستهی اتم شکافته.سری بهنشونهی تاسف تکون داد و ایستاد.
- برو نایلون بکش تو دستت تا یه گندهشم پیدا کنم واسه پات.
YOU ARE READING
𝗪𝗵𝗶𝘁𝗲 𝗟𝗶𝗲
Fanfiction[ دروغِ سفید ] "بابتِ عشقی که تجربه کردم ممنونم، بهخاطر سختیهایی که بهت دادم متاسفم و دوستت دارم پارک چانیول." - 𝗙𝗶𝗰 ; 𝗪𝗵𝗶𝘁𝗲 𝗟𝗶𝗲 [𝗖𝗼𝗺𝗽𝗹𝗲𝘁𝗲𝗱] - 𝗚𝗲𝗻𝗿𝗲 ; 𝗥𝗼𝗺𝗮𝗻𝗰𝗲, 𝗔𝗻𝗴𝘀𝘁, 𝗣𝘀𝘆𝗰𝗵𝗼𝗹𝗼𝗴𝘆. - 𝗖𝗼𝘂𝗽𝗹𝗲 ; 𝗖𝗵...