مینهو که روی تخت دراز کشید، چان روی بدنش خیمه زد و به سمت لبهاش حمله ور شد. دوباره اونها رو بین لبهای خودش گرفت و محکم مک زد، دستش رو از زیر لباسش رد کرد و به بدنش رسوند.مینهو همونطور که در بوسه چان رو همراهی میکرد، دستش رو جلو برد و دو طرف تیشرتش رو گرفت و با کمک خودش از تنش در آورد.
چان بوسه رو قطع کرد و لباس مینهو رو با یه حرکت بیرون کشید. با دلتنگی به هیکل بینقصش نگاه کرد. طاقت نیاورد، جلو رفت و گردنش رو بوسید.
«چطوری تونستم ازت دور بمونم مینهو؟»پسرک گردنش رو کج کرد تا فضای بهتری به دوست پسرش بده.
«تموم شد عزیزم...»
چان سرش رو پایین برد و سینهی سفید مینهو رو بوسه زد.
«دیگه هیچوقت ازت دور نمیمونم.»نفسهاشون حالا تند شده و گرمای تنشون بالا رفته بود. چان سرش رو جلو برد و نیپل صورتی رنگ مینهو رو توی دهنش کشید و مک زد. از لذت زیاد هومی گفت و به کمر باریک پسرک چنگ زد.
مینهو بیقرار دستش رو توی موهای چان فرو برد و با نفسنفس اسمش رو صدا زد. پسر بزرگتر وقتی به خوبی از مزهی نیپلهای پسرکش سیر شد، با رها کردنشون پایینتر اومد و به شکم تخت پسرکش بوسه زد.
مینهو که از تنگی شلوار و لباس زیرش در عذاب بود نالید:
«چان شلوار... شلوارم رو در بیار...»
پسر بزرگتر بدون اتلاف وقت، دستش رو به کش شلوار و لباس زیرش گرفت، همزمان هر دو رو با هم پایین کشید.با دیدن عضو بزرگ شدهی مینهو، خم شد و لیسی به سر عضوش زد که باعث بلند شدن نالهی مینهو شد. پسرک وقتی عضوش رو نزدیک دهن چان دید گفت:
«نه... چان نگو که...»چان اجازه نداد حرفش رو کامل بزنه و عضو پسرکش رو داخل دهنش فرو برد.
«چان... آه...»
دهن داغ چان دور عضوش بالا و پایین میشد و مینهو نمیتونست جلوی نالههای بلندش رو بگیره.دستهاش رو توی موهای چان برد و سرش رو به عضوش فشرد.
«دارم دیوونه... میشم...»
پسر بزرگتر عضوش رو با سرعت توی دهنش بالا و پایین میکرد و بهش اجازهی نفس کشیدن هم نمیداد.با حس پیچش توی بدنش کمرش رو عقب کشید و سریع گفت:
«دارم... میام...»
چان هم عضو پسرک رو از دهنش بیرون آورد چون میدونست مینهو دوست نداره توی دهنش ارضا بشه، دستش رو با سرعت روی عضوش بالا و پایین کرد و ثانیهای بعد مینهو با نالهی بلندی توی دستش ارضا شد.چان با لبخند به مینهو که چشمهاش رو بسته بود و بدنش میلرزید نگاه کرد، جلو رفت و لبهاش رو بوسید. از جا بلند شد، بعد از تمیز کردن دستش با دستمال، کشوی میز کنار تخت رو باز کرد و با ندیدن ظرف لوب پرسید:
«لوب نداریم؟»مینهو بیحال جواب داد:
«داریم... توی کمد حمام.»
چان به حمام رفت و کمی بعد با ظرف لوب کنار مینهو برگشت. شلوار و لباس زیرش که خیلی اذیتش میکردن رو درآورد و دوباره روی تخت رفت.

DU LIEST GERADE
Your Love (Completed)
Romantik➹Your Love ִֶָ کامل شده Couple: HyunLix , ChanHo Genre:Romance,Drama, Psychological، Smut پسر خوشتیپِ مو بلند که از جلوشون عبور کرد، ربکا به حالت نمایشی اشکهای فرضیش رو پاک کرد. «امیلیا من کسی رو ندارم که اینجوری عاشقم باشه و آخرم تنهایی میمیرم.» ...