Ch 04

446 35 1
                                    

Be a good babydoll, Hyung.


جیدن که حین تماشای اون دو گوشه‌ی لبش رو می‌گزید، ناگهانی زبون داغش رو به بیضه‌های تهیونگ کشید و گاز محکمی از کشاله‌ی رون مرد گرفت که موجب شد اون کمی توی جا بپره و دندون‌هاش از روی لباس به عضو سفت جیسون کشیده بشه.

در لحظه ابروهای جیسون درهم رفت و تهیونگ که توی گلو سکسکه می‌کرد، مردمک‌های لرزونش رو به جیسون دوخت:

- ب..ببخشید...

جیسون به یکباره چنگی به موهای تهیونگ زد و سرش رو عقب کشید، کمی روی صورت اون خم شد و نگاه جذاب ترسناکش رو به لب‌های تهیونگ دوخت:

- پونی کوچولو... می‌دونی که یه نوازش کافیه تا اون دندونای خوشگلت خرد بشه؟

جیدن هیسی کشید و حالی که دو انگشت زبر و گرمش رو به یکباره داخل ورودی تهیونگ جا می‌کرد، آهسته لب زد:

- جِیسی، از قصد نبود. تو که نمی‌خوای هیونگ رو فراری بدی... آروم باش.

تهیونگ که به زحمت لرزش لب‌های پهنش رو کنترل می‌کرد که رژ لب روی اون پخش شده بود، کلماتی رو لب زد اما با حس انگشت‌های داغ جیدن داخل خودش، اشک توی چشم‌های ترسیده‌اش جمع شد و ناله‌ی بلندی از گلوش خارج شد:

- اا...آاه!

بخاطر کشیده شدن موهاش، سرش به عقب مایل شده بود و احساس می‌کرد پوست سرش به سوزش افتاده. به نفس نفس افتاده بود و وقتی نگاهش دوباره قفل اون چشم‌های منتظر و خشن جیسون شد، به تقلا افتاد تا چیزی بگه:

- ت...تکرار... ن..

با عبور دو انگشت زمخت و درشت جیسون از میون لب‌هاش، درجا خفه شد و درحالی که سعی می‌کرد لرزش تنش رو کنترل کنه، انگشت‌های جیدن داخل حفره‌ی داغش پیشروی کرد و ضربه‌ی نچندان ملایمی به داخل اون کوبید که موجب شد چشم‌هاش توی حدقه سمت بالا بچرخه؛ لحظه‌ای بعد صدای جیدن با لحن متاسفی به گوش تهیونگ رسید:

- هیونگ؟ قصد داری جیسون رو بیشتر از این عصبی کنی؟

و زیر لب آهی از سر آزردگی ظاهری کشید.

جیسون که از تماشای ترس و التماس توی اون جفت چشم درشت لذت می‌برد، انگشت‌هاش رو روی زبون مرد محکم فشرد و زیر گوشش زمزمه کرد:

- خیسشون نمی‌کنی؟

تهیونگ توی گلو ناله‌ای کرد و پلک‌های خیس از اشکش رو به نشونه‌ی تایید روی هم گذاشت؛ درحالی که سعی می‌کرد روی حرکت اون انگشت‌های داغ و زبر روی زبونش و دیواره‌های خیس ورودی داغش تمرکز کنه، با نشستن دست آزاد جیدن روی عضو نیمه تحریک شده‌اش بی‌اختیار ناله‌ای زد...

- جیسی، جنتلمن باش.

جیدن زیرلب گفت و با حرکت دستش روی عضو تهیونگ، سه انگشتش رو توی ورودی مرد جا کرد:

Casino ∥ کازینو {kookV/kookVKook}Dove le storie prendono vita. Scoprilo ora