Lee Dong Min:
+واییی ...
نیم نگاهی به جونگ کوک و چانیول انداخت باز انگار جونگ کوک یه چیزیو فراموش کرده ، خواست به طرفشون بره که ..
& چیزه ببخشید
تکیه شو از نرده چوبی پله ها گرفت و انگشت اشارشو به طرف خودش گرفت و گفت
_با منی
&ب..بله ... آقای کیم گفتن بهتون بگم آسمون امروز خیلی صافه بدون هیچ ابری
اخم کرد و پرسید
_آقای کیم الان کجان& با دستیارشون در حیاط پشتی حضوردارن
_اوکی میتونی بری
بعد رفتن خدمتکار با جونگ کوک به طرف سالن اصلی
رفتن که وسط راه به جونگ کوک گفت میره حیاط پشتی پیش نگهبانا و اون راه رو برگشتبه طرف در اصلی عمارت رفت و وارد حیاط شد حیاط رو دور زد و به طرف پارکینگ رفت در پشتی کنار پارکینگ رو باز کرد و وارد حیاط پشتی شد از نظر خودش اینجا بیشتر شبیه یه باغ بود تا یه حیاط
شاخه درخت رو کنار زد و به طرفمرسدس مشکی که گوشه حیاط پارک بود رفت که دستی روی شونش قرار گرفت
سریع دست کسی که روی شونش بود رو گرفت و پیچوند اسلحه هشو در آورد و گذاشت روی شقیقه فرد مقابلش
>یااا آروم باش پسر منم
با شناختن فرد مقابلش دستشو ول کرد و یکم ازش فاصله گرفت
جونگ سوک به خودش پیچید و دستشو تند تند تکون میداد تا یکم از دردش کم بشه
>دستمو شکستی پسر چته ... اصلان میدونی دست چقدر گرونه شده هاا
_ ببخشید من مثل تو توی کار خرید و فروش اعضای بدن نیستم که بدونم
جونگ سوک انگار نه انگار چند دقیقه پیش بخاطر درد دستش داشت اشکش در میومد قهقهه بلند زد و گفت
>وای پسر تو چقدر با نمکی
اون وو با بیتفاوتی چشماشو چرخوند
_رئیست کجاست
-اینجام
برگشت و به پشت سرش نگاه کرد و به تهیونگ که با چشمای به خون نشسته بهش نگاه میکرد رو به رو شد
دروغ چرا ترسید ...خیلی هم ترسید-شما احمقا چه غلطی کردین
_منظورتون چی...
با مشتی که تو دهنش خورد حرفشو فراموش کرد-شما احمقا توی پایگاه گرین اسنیک چه غلطی میکردین
اون وو دستشو روی لبش کشید که گرمی خون رو توی دهنش حس کرد
_آقای کیم ما...
تهیونگ یقه اون وو رو گرفت
-فکردین با این کارتون چه گندی زدین
BẠN ĐANG ĐỌC
VKOOK/ Parfum
Hành động(In the name of the rainbow god🌈🖤) > Genre :drama,Smat, comedy #Vkook #chanbaek #Min Seok