+شاید
تهیونگ اخم کرد و گفت
-شاید؟؟
+خوب اره معلومه که میخوام جلوی دوست پسر فیکم خوب دیده بشم شاید تونستم مخشو بزنم
-دوست پسر فیکت میدونه که من به فاکت دادم
جونگ کوک با یادآوری شدن اون شب گونه هاش سرخ شدن
+خ..خودتم گفتی اون یه اشتباه بود پس حتما سهون شی درک میکنه
-اون شب...
با اومدن فردی حرفش نا تموم موند
{هی چطوری عوضی
جونگ کوک شوکه به دختر قد بلند و خوش اندامی که موهای مشکی بلندش تا زیر کمرش بود خیره شد-هنوزم عوض نشدی هواسا یکم با ادب باش
دختری که تازه فهمیده بود اسمش هواساس به من نگاه کرد و گفت
{هی من تورو یه جای دیدم ...تو .. تو برادر اون گربه پیر اگوست نیستی ؟؟
+آره ، شما برادر منو میشناسین
دختر خنده بلندی کرد و گفت
{ مگه میشه نشناسم همه میشناسنشدختر لبخندی زد و به طرف تهیدنگ برگشت وگفت
{ پس این همونه
تهیونگ اخم کرد و سر تکون داد
هواسا یهو دستشو دور گردنم انداخت و بغلم کرد
آروم جوری که فقط خودم و خودش بشنویم گفت
{ خوشحالم که یکی بالاخره تونست مخ این ببر وحشی رو بزنه
و سریع ولم کرد و رو به تهیونگ گفت
{چیشد که بعد این همه سال تصمیم گرفتی به مهمونی هفتگی مافیا یه سر بزنی
-همین جوری
هواسا یکی از ابرو هاشو داد بالا و گفت
-که همین جوری ...باشهیهو بازومو گرفت و گفت
-منو این بانی کوچولو میریم یه دوری بزنیم
تهیونگ مخالفت کرد ولی هواسا بدون اینکه بهش توجه کنه منو با خودش برد
**********
آن هه جین (هواسا)
YOU ARE READING
VKOOK/ Parfum
Action(In the name of the rainbow god🌈🖤) > Genre :drama,Smat, comedy #Vkook #chanbaek #Min Seok