-جئون تو اینجا چیکار میکنی
آروم زیر لب با خودش گفت
+تف تو روحت اون وو از همون اول میدونستم این بوتیک بدرد نخوره از این رگال های مسخرش معلوم بود اه
با کشیده شدن بازوش از طرف تهیونگ شوکه شد
-مگه با تو نیستم کری
+خوب راستش من ... اصلا به تو چه من باید به شما جواب پس بدم که اینجا چیکار میکنم
-تو...
حرفش با به صدا در اومدن گوشیش نصفه موند
-الان بر میگردم همین جا بمون
با چشماش تهیونگی رو که داشت از بوتیک خارج میشود بدرقه کرد
بعد اینکه مطمئن شد تهیونگ از بوتیک خارج شده سریعی به طرف جای که اون وو بود رفت
***********
-نمیخواهی بگی چرا اومدیم بیرونچیشده ، هی با توعم حواست کجاست
+فهمیدم
اون وو با گیجی پرسید
-چی رو فهمیدی
+فهمیدم واسه چان چی بگیرم
با ذوق دست هاشو بهم کوبید و گفت
+چان مسافرت دوست داشت دیگه مگه نه
-نه اصلا دوست ندارهجونگ کوک بدون توجه به حرفی که اون وو زد گفت
+واسه خودمو خودش یه بلیت به آمستردام میگیرم
-آمستردام !!!!
+اره
-میدونی چقدر دوره
+اره
-پس من چی
+توچی
با لحن مظلومی که فکر میکرد خیلی کار سازه گفت
-واسه من نمیگیری خودتون دوتای میرین
+نخیر خودت واسه خودت بگیر مرد گنده
اون وو دوباره خودشو مظلوم کرد و گفت
-جونگکوکیجونگ کوک عصبی نگاش کرد
+تمومش میکنی یا بندازمت از ماشین بیرون
**********************
از حموم اومد بیرون حوله رو دور خودش محکم کرد و به طرف کمد لباس هاش رفت از بینشون یه هودی مشکی و یه شلوارک ور داشت بعد پوشیدنشون به سمت تخت رفت آروم دستشو نوازش وار روی موهای کسی که روی تخت خوابیده بود کشید*عزیزم بیدار شو
آروم چشماشو باز کرد و به دستی که روی سرش کشیده میشد نگاه کرد یهو خودشو عقب کشید و نشست با شوک به شخص رو بروش نگاه کرد
"تو اینجا چیکار میکنی
*منظورت چیه یعنی تو یادت نمیاد
با اخم نگاهش کرد و گفت
"چیو
*دیشب منو تو باهم ....
نگاهشو تو اتاق چرخوند لباس های که رو زمین افتادن هیکی های روی گردن بکهیون همه چیو لو میداد
"من ..من چیکار کردم
***********************
YOU ARE READING
VKOOK/ Parfum
Action(In the name of the rainbow god🌈🖤) > Genre :drama,Smat, comedy #Vkook #chanbaek #Min Seok