»»» ۲۴ساعت قبل خونه ی مینهو ««««
-ولی قربان شما از کجا اون بچه رو میشناسین؟
+پسر یادت نره که من ازت با تجربه ترم یعنی فرق بد و خوبو نمیتونم تشخیص بدم؟
-نه اینطور نیست ولی...
+خب پس جای بحث باقی نمیمونه ، پیدا کردن رئیس باند در حالی که در حاله خلافه برامون از همه چی مهم تره !
با بلند شدن رئیسش با کلافگی از جاش بلند شد .
-لی نزار چیزی ذهنتو بهم بریزه من بهت ایمان دارم پسرم.
+اوم.
-بچه ی بی ادب تو آدم بشو نیستی!
با خوردن پس گردنی از رییسش چشماش درشت شد و دستشو رو گردنش گذاشت:-من که چیزی نگفتمم؟؟
+فردا زود تر بیا اداره .
با رفتن مرد برگشت نشست سر جاش و قهوه ی نصفه نیمه اشو برداشت و مزه مزه کرد .
خم شد و قهوه رو آورد پایین و به پرونده ی روبروش خیره شد اسم باند رسما مضخرف بود!
آخه کدوم احمقی اسم باندشو میزاره »͢پ͢ا͢د͢͢ش͢ا͢ه ͢ع͢ذ͢ا͢ب͢«؟!
از رئیس باند هیچ عکسی نبود فقط یه اسم :جی شین؟!
پرونده رو ورق زد کن جز چند تا عکس از موقعیت ها و مکان های متفاوتی که توش فروش مواد بود چیز دیگه ای پیدا نکرد .
زیر پرونده عکس به اصطلاح دستیارش بهش چشمک میزد ، دستشو دراز کرد و برگه ی مشخصاتشو از زیر پرونده کشید بیرون و نگاه سر سری ای بهش انداخت.
اسمش جیسونگ بود ، هان جیسونگ !
به بقیه اش نگاهی نکرد و خسته تو جاش دراز کشید آلارم موبایلشو برای صبح تنظیم کرد.
با زنگ خوردن موبایلش فورا از تختش پرید بیرون و آماده شد امروز به طور رسمی دستیار پلیس محسوب میشد و دوست نداشت دیر کنه.
مدرسشم برای امروز و دیروز به لطف رئیس پلیس اداره اوکی شده بود.
با رسیدن به دفتر مینهو خواست وایستهو منتظر شه تا بیاد که بنظرش اگه دو تا کافی میگرفت میتونست یخ بینشونو آب کنه پس دوباره راه افتاد.
با وارد شدن به بخش جرائم و شنیدن صدای همهمه اینکه امروز اصلا جو روز های قبل رو نداره سرشو بلند کرد که کل بخش با صدای خنده رفت رو هوا!
اینجا چه خبر بود؟
کل تیم جلوی یکی کنگره گرفته بودن و با سخنرانی اون میخندیدن .
-آره حالا من پام تو گل گیر کرده بود و کل هیکلم موش آب کشیده شده بود..
+اینجا چخبره؟ برگردین سر کارتون
YOU ARE READING
𝑴𝑬𝑵𝑻𝑨𝑳 𝑮𝑨𝑴𝑬 🌩🖤🍷𝑯𝒀𝑼𝑵𝑳𝑰𝑿
FanfictionCouple:Hyunlix Author:Sayeh" Ganres: School life ,smut🔞 لی فلیکس طی تصمیم مادرش برای ازدواج به سئول میاد و روز اول مدرسش با اکیپ هیونجین برخورد میکنه و مجبور میشه پیش خود هیونجین بشینه معلم ریاضی که میدونسته نمرات فلیکس خیلی خفنن شرط میزاره :تنها...