قسمت هفتم

108 23 0
                                    

دوست داشتنش یکم غیر منطقی نیست؟ تا الان باهاش یک کلمه هم حرف نزدم و حتی صورتشم ندیدم!

راستی از روزی که پارک بهم اطلاعاتی از جونگکوک داد دیگه نرفتم ایستگاه مترو. شاید باید کمی از اون دور می‌بودم… یعنی جونگکوک تا الان فهمیده من نیستم؟ هرچی نباشه چند ماه مقابلش می‌نشستم، از بین رفتن سنگینی نگاهم چی؟ اون رو حس کرده؟
اصلاً فهمیده دیگه مردی که صبح به صبح برای چند دقیقه دیدنش از دور از کارش می‌زد الان چند وقته دیگه نیست؟

نمی‌دونم… دوست دارم به حضورم اهمیت بده و در عین حال نمی‌خوام منو بشناسه.

شایدم باید از سرم بیرونش کنم…

Beside The Railway, Beside The Train | VKOOKOnde histórias criam vida. Descubra agora