توی این پنج سال ندیدم رئیس با خانومی به جز مادرش ارتباطی بیشتر از سلام و احوال پرسی داشته باشه، که اونم به لازمهی کار بود و نه بیشتر.
به خانم ها احترام میذاره، در رو براشون باز میکنه و صندلی رو براشون عقب میکشه. رفتار بسیار جنتلمنانهای داره و برخورد با خانم ها رو خوب بلده، اینه که تبدیل شده به یک آقای همه چیز تموم در چشم زن ها و طبیعتا خاطرخواههای زیادی جمع کرده…
با این حال به هیچکدوم اهمیت نمیده. اگر زنی سعی کنه فراتر از حدودِ 'لازمهی کار' بهش نزدیک بشه، فوری بهش میفهمونه که نباید امیدی به کیم تهیونگ ببنده.البته که الان سی و دو سالشه و کم کم باید به فکر تشکیل خانواده باشه ولی من توی این چند سال هیچ حرکتی حتی نزدیک به این موضوع هم ندیدم. چه بانوان شایستهای که اومدند و رفتند و کوچکترین نگاه گرمی از طرف رئیس نصیبشون نشد.
و فقط من نیستم که از این رفتار رئیس آگاهم، خوشبختانه و یا حتی متأسفانه کارکنان زیادی در جریانش هستند و همین باعث شده که…
باعث شده که شایعاتی نظیر 'رئیس کیم با دستیارش میخوابه' پخش بشه.ولی لعنت بهتون من حتی زن هم نیستم! آخه چرا رئیس باید با یه مرد بخوابه؟!
ESTÁS LEYENDO
Beside The Railway, Beside The Train | VKOOK
Fanficعاشقش شدم، در کنار راه آهن در کنار قطار... رئیس کیم صبح به صبح منتظر قطار میموند، غافل از اینکه داشت ناخواسته به انتظار عشق مینشست. ژانر: داستان کوتاه، قسمتی از زندگی، عاشقانه، فلاف نویسنده: ویت/ VIT - آپ: تکمیل شده - - ردهٔ سنی: سیزده سال و بالات...