Ch 2 : Jin hyung

172 37 34
                                    


دست‌های کوچیک جیمین رو مابین دست‌های خودش گرفت و فشاری از فرط هیجان بهشون وارد کرد و به چشم‌های مشتاق و براق رو‌به‌روش زل زد
لبخند باکسی زد و در نهایت امگا رو در اغوش کشید

" هیونگ... من قراره با هان جون مین و کیم تهیونگ رسما همکار بشم باورت میشه ! "

جیمین خنده‌ای سرداد و حلقه دستشو دور کمر فیت دونسنگش تنگتر کرد و سرشو توی گودی گردن خوشبوش فرو کرد و دم عمیقی از فورمون رزش گرفت

همه چیز جونگکوک از نظر خودش و دیگران خاص بود ، اصولا امگاها از فورمون‌های همدیگه خوششون نمیاد یا کلا نسبت به فورمون‌های همدیگه بی‌تفاوتن ولی جونگکوک اینطوری نبود !
فورمون رز جونگکوک خاص و ویژه بود جوری که حتی هوش از سر امگا‌ها میپروند ، فورمونی خاص برای ادمی خاص و همین جونگکوک رو استثنایی جلوه میداد

" گُلدِن مکنه ما بهترینه . باعث افتخار مایی خرگوش کوچولو ... "

از بغل مست کننده‌ی دوسنگش بیرون اومد و ابرویی با شیطنت بالا فرستاد و مرموز نیشخندی زد

" مکنه کوچولوی ما قراره با ددی تهیونگ مشهور همبازی بشه؟ خدایی عجب فیلم جذابی بشه بیبیِ بیبی‌ها و ددیِ ددی‌ها قراره باهم دیگه یه سریال بسازن که همه جایزه‌ها رو درو کنه اره ؟"

جونگکوک بی تفاوت شونه‌ای بالا انداخت و خودشو روی کاناپه خونه هیونگش پرتاب کرد و با تن صدایی که چندان خوشایند نبود گفت

" هیونگ اون الفای از دماغ فیل افتاده خیلی اعتماد به نفس داره هیچم مثل اون شایعه‌های مزخرف ، جنتلمن نیست "

کمی مکث کرد و با تردید ادامه داد

" شاید ددی باشه‌ها ولی جنتلمن ... اصلا ، خیلی خودبزرگ بین و متکبره ! بهم میگه درصورتی که عاشقم نشی پارتنر سریالیت میشم . دِ اخه مرتیکه تو جز قیافت هیچ چیز دیگه برای اینکه من جذبت بشم نداری . وای ازش حرصم میگیره "

جیمین خنده بلندی سر داد و موهای پسر ریزه میزه‌ی بامزه رو بهم ریخت
اخلاقایت امگای کنارش بر خلاف بقیه هموناعش بود ، اکثر امگا‌ها جذب الفاهای غالب و سرد و خشن میشدن ولی جونگکوک اینطوری نبود اون دنبال کسی میگشت که مواظبش باشه و از همه مهمتر یه فرد پر انرژی و مهربون باشه که اکثر این افراد تو دسته بتا‌ها قرار میگرفتن چون بیشتر مواقع ذات الفا‌ها سرد ، خشک و خشن بود چیزی متضاد با الفای رویا‌های کوک !

دلیل حرص خوردن‌های پسر هم همین بود چون فکر میکرد کیم تهیونگ مثل شایعه هایی که دربارش هست خاص باشه ، همونقدری که میگن مهربونه ، مهربون باشه ، همونقدری که میگفتن جنتلمنه ، جنتلمن باشه ولی مثل اینکه بدجور توی ذوق خرگوشک گروهشون خورده بود
ضربه‌ای به بینی جونگکوک زد

BL actorsTempat cerita menjadi hidup. Temukan sekarang