دستهای ظریفی که استین لباسشو میفشرد و لبهایی که لبهاشو به بازی گرفته بودن ، شیرینی عجیبی که تا به حال با هیچکدوم از همبازیهاش تجربه نکرده بود رو به بدنش تزریق میکرد . ناخوداگاه و بیاراده دستش دور کمر باریک جونگکوک پیچید و بدنهاشون رو بهم نزدیکتر کرد و بعد نوبت چشمهای پر از حیرت و تعجبش بودن که روی هم بیوفتن و کنترل بوسشون رو به دست بگیره .طعم شیرین و دیوونه کننده لبهایی که به اسارت لبهاش در اومده بود بدجوری مست کننده و اعتیاد اور بود و توان خوددار بودن رو ازش سلب میکرد .
وقتی که تمام تمرکزش روی کنترل لبهای سرکش شدش بود صدای کات کارگردان توی فضا پیچید .بدل کارهایی که طبق فیلم نامه در حال رقصیدن بودن دست از تکون دادن بدنهاشون کشیدن و هر کدوم به طرفی رفتن تا برای برداشت بعدی اماده بشن .
کوک با شنیدن «کات » دست از بوسیدن لبهایی که دلش رو به لرزه در اورده بود کشید و با صورتی که مثل لبو قرمز شده بود از الفایی که هیچ احساسی رو نمیشد ازش خوند جدا شد و با سری که پایین افتاده بود راهشو به طرف شین سوماری کج کرد تا فقط از تهیونگ دور بشه .
کنار بتا جای گرفت و به مانیتوری که در حال پخش صحنه خودشون بود چشم دوخت . افرادی که کنارشون در حال رقصیدن بودن و نوری که مدام در حال تغییر بود فضای جالبی رو به ارمغان اورده بود و مهیجتر از همه امگا و الفایی بودن که فارق از مکان و زمان در حال بوسیدن هم بودن . ارامش بوسشون تضاد جالبی با اهنگ پرشور پسزمینه بود و جلوه خاصی رو ایجاد کرده بود ، قطعا این سکانس جز یکی از محبوبترینها میشد .
" نظرت چیه پسرم؟ خوبه ؟ "
جونگکوک متحیر در حالی که با چشمهای ستاره بارونش به خودش و تهیونگ نگاه میکرد لبشو با زبونش تر کرد
"این ... فوق العادس! واقعا عالیه !"
پیر مرد تکخندی زد و سری تکون داد
" خوبه ... پس بریم سکانس بعدی رو فیلم برداری کنیم "
امگا بیحرف از سر جاش بلند شد و نگاهشو از کارگردان گرفت و به سمت تهیونگی که خیلی وقت بود نگاه خیرشو روی خودش احساس میکرد ، داد .
اخمی که ما بین ابروهای الفا جا خوش کرده بود زیبایی خاصی رو بهش بخشیده بود و این قلب جونگکوک رو برای بار دوم تو این روز میلرزوند ...بعد بوسشون جونگکوک نتونست مثل قبل به چشمهای نافذ مرد خیره بشه ، اون نگاه خطرناک بود و جونگکوک خوب میدونست که چشمهای زیبای مرد به تنهایی میتونه تمام خط قرمزهاشون رو به راحتی در هم بشکنه و نابودش کنه ...
![](https://img.wattpad.com/cover/372171309-288-k426922.jpg)
YOU ARE READING
BL actors
Fanfiction« در حال اپ » جئون جونگکوک ، امگای خوانندهای که برای اولین بار در خواست بازی توی یک سریال بیال رو قبول میکنه چی میشه اگه پارتنر سریالش یعنی کیم تهیونگ الفا، بازیگر مشهوری که همه عاشقش میشن یک شرط برای همبازی شدن باهاش بذاره و اون شرط اینکه که به...