پارت پنجاه و نهم | پاپاراتزی

1.4K 217 1K
                                    

_رابطه‌ی ما چیه؟؟
+تو میپرستی و من پرستیده میشم!

☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆

"مشکلی نیست؟؟"

جف: نه همه چیز عالیه...لباس ها تا ۱۰ دقیقه دیگه میرسن و تا ۱ ساعت دیگه باید بری رو استیج.

"جمعیت اون بیرون چقدره؟؟"

جف: یه چیزی حدود ۱۳۰ هزار نفر...کل سالن پر شده و اون بیرون مردم توی خیابون اطراف سالن نشستن و پلیس و آتش‌نشان همه جا هست و همه چیز تحت کنترله.

"تیم امادست؟؟"

جف: تیم نوازنده تو اتاق گریم هستن و تیم امنیت صحنه دارن وظایفشونو انجام میدن.

جف از روی ایپدی که دستش بود تمام برنامه هارو میخوند و هری روی صندلی چرخدار نشسته بود و مشغول چت کردن با لویی بود.

تنها چیزی که به تن داشت باکسر کلوین کلین‌ش بود که اونقدرام همه چیز رو نمیپوشوند و هری داشت توی اتاق گریم از فضای شخصیش لذت می‌برد.

"و قسمت vip ؟؟"

جف: قسمت vip کاملا آمادست و هرموقع آقای تاملینسون و خانوادشون تشریف آوردن اونارو از قسمت عقب سالن میاریم داخل.

"و خواهرم؟؟"

جف: خواهرتون و خواهر زادتون هم تو اتاق استراحت هستن...چیزی برای نگرانی نیست آقای استایلز.

"تو میتونی هری صدام کنی...اینجوری راحت نیست؟؟"

جف: ممنونم...و برای آخرین نکته ، تیم پزشکی هم داخل سالن هم توی بک استیج برای احتیاط مستقر شدن ، طبق پرونده پزشکیتون و آخرین چکاب هایی که انجام شده وضعیت تنفسیتون به نسبت گذشته پایدار تر شده اما هنوز هم باید تحت مراقبت باشید ، پس فعلا خوندن نوت های بلند رو بیخیال شید.

"من نمیخوام پلی‌بک بخونم ، مردم متوجه می‌شن"

جف: قرار نیست پلی‌بک بخونید ، گروه کر اونجا هستن تا بهتون کمک کنن...تا جایی که میتونید باهاشون همراهی کنید و جایی که متوجه شدید دارید سرگیجه و سنگین شدن سینتون رو احساس می‌کنید درجا متوقف شید...کمی پایین تر از استیج دونفر برای دادن ماسک اکسیژن به شما سر پستشون ایستادن فقط کافیه بهشون اشاره کنید.

هری سرش رو تکون داد و پیامی که داشت برای لویی تایپ میکرد رو سند کرد و بعد سرش رو بالا آورد و به جف نگاه کرد.

"چند تا دیگه از این کنسرتا دارم؟؟"

جف: بغیر از امشب ۳ تا کنسرت دیگه تو شهر های اطراف دارید و بعدش ۲ تا شوی تلویزیونی و ۱ برنامه‌ی زنده و بعدش قراره برای تور آماده بشیم!!

ابروهای هری با شنیدن اسم "تور" بالا پرید...
نه اینکه توقعش رو نداشته باشه ، این فقط...یه جورایی غیر منتظره بود. چقدر قرار بود طول بکشه؟؟

wrecked |ویران شده |L.s|Onde histórias criam vida. Descubra agora